آغاز جهان و پیدایش حیات, بخش سوم

اول دفتر به نام ایزد دانا


در دو هفته قبلی در مورد آغاز دنیا و پیدایش کاینات و چگونگی پیدایش زمین نگاهی مختصر انداختیم؛

این هفته می خواهیم چگونگی پیدایش حیات روی این کره خاکی را از نظر بگذرانیم.

اگر در دو مبحث قبلی با ما همراه نبوده اید می توانید از آرشیو کانال همچنان مطالعه نمایید.




دانشمندان بدون یقین داشتن اثبات می کنند. خلقت گرایان بدون اثبات کردن یقین دارند.»
«آشلی مونتاگ»

«اهمیت علم بیش از آن که درکشف حقایق تازه باشد، در کشف شیوه های تازه ی اندیشیدن است.»

«ویلیام براگ»


«روش منطق توضیح ناشناخته ها بوسیله شناخته هاست، روش دین توضیح شناخته ها بوسیله ناشناخته هاست.»

«دیوید بروکس»


 

 



گویی حیات مهمترین دغدغه ی موجودات واجد حیات است و در این میان، گویا تنها انسان است که درباره ی چیستی و چرایی آن می اندیشد. در مورد اینکه زندگی چطور بوجود آمده است، ملت های مختلف افسانه های گوناگونی را پدید آورده اند و تجربه ی تاریخ نشان داده است که هر افسانه ای که به موضوع پیدایش چیزی می پردازد به زودی بخشی از اعتقادات دینی مردم محلی می شود. گروهی از این افسانه ها پیدایش انسان و سایر جانداران را در اثر خلقت یکباره می دانند. اما این پرسش از دیرباز ذهن خردمندان و متفکران را به خود مشغول کرده بود و برخی از آنان با پژوهش مستقیم طبیعت به نتایج دیگری می رسیدند.

نخستین اظهار نظر معتبر علمی در زمینه ی منشا حیات را چارلز داروین در قرن نوزدهم ارائه کرد. نظریه فرگشت ، پیدایش تدریجی موجودات زنده را از یک یا چند سلول اولیه اثبات کرد. اما پاسخ به این پرسش که سلول های اولیه از کجا آمده اند به دانشمندان قرن بیستم و بیست و یکم سپرده شد. فرضیه ی پیدایش حیات از ماده بیجان حاصل تلاشهای علمی این دانشمندان بود که هنوز هم پژوهش های گسترده ای در باره ی آن ادامه دارد.

پیدایش حیات مبحثی پیچیده است که درک جرئیات آن نیاز به تسلط بر علوم بیوشیمی و بیوفیزیک دارد. در این نوشتار سعی شده است تا فقط شمایی کلی از فرضیه ی علمی پیدایش حیات ارائه شود.





سه فرضیه درباره پیدایش حیات:

۱. خلقت: حیات را خالقی هوشمند آفریده است.

این رویکرد بیشترین تعداد طرفدار را دارد. طرفداران این باور سه دسته هستند.

گروه اول فرگشت را باطل و خلقت را یکباره (مثلاً در عرض شش یا هفت روز) می دانند، و این باور خود را نظریه علمی خلقت (آفرینش) می نامند.

گروه دوم که طرفداران کمتری دارد فرگشت را می پذیرند، ولی پیدایش سلول های اولیه را حاصل تدبیر خالق می دانند.

گروه سوم که انگشت شمارند سلول اولیه را نیز حاصل پیدایش از ماده می دانند، اما کل فرآیند ایجاد حیات از ماده ی بیجان را حاصل تدبیر الاهی می شمارند.


پس هر سه گروه پیدایش حیات را حاصل طرح و نقشه قبلی می دانند و تنها اختلاف نظرشان در تعیین مرحله ای است که خدا را وارد ماجرای پیدایش حیات می کنند.


۲. منشاء خارجی: حیات خارج از سیاره زمین شکل گرفته است و بعد به زمین منتقل شده است.

۳. پیدایش خود به خود: حیات در اثر واکنش های شیمیایی خاصی به صورت تدریجی از ماده بیجان پدید آمده است.





پیدایش حیات از ماده ی بیجان با ادعاهای دینی مثل خلقت، یا آفرینش با طرح و برنامه در تعارض است به همین دلیل مورد حمله، کج فهمی و تحریف دینداران بوده است. برخی مؤمنان همانطور که سعی کرده اند نظریه فرگشت را باطل جلوه دهند ( ن.ک هفت نقد بی اساس به نظریه فرگشت)، در مورد پیدایش حیات نیز سعی دارند با انتقادهای غیر علمی این فرضیه را باطل کنند.




پذیرش تکامل تدریجی جانوران از همدیگر برای ما بسیار سخت است زیرا ما طبق عادت محدوده معینی از زمان یعنی طول دوران زندگی خود را در نظر می‌گیریم. در حالی که زمان لازم برای تکامل اولا تدریجی و ثانیا بسیار طولانی (در روی زمین از ابتدای تشکیل موجودات تک سلولی تا کنون بیش از یک میلیارد سال است.) است. و دیگر این که ما عادت کرده‌ایم که محیط اطراف خود را بدون در نظر گرفتن تغییر، تجزیه و تحلیل کنیم، یعنی به ثبات و سکون بیشتر تمایل داریم، با این عادت‌ها بزرگ شده‌ایم.


اما واقعیت آن است که حتی در این مدت عمر کوتاه، در اطراف ما هم تغییر صورت می‌گیرد. مثلا" ما در یک خانه که به مدت ۵۰ سال زندگی می‌کنیم، عادت کرده‌ایم که بگوییم این خانه مدت ۵۰ سال است که هیچ تغییری نکرده است. اتاق‌ها، راهرو، درب‌ها و ... هر کدام سر جای خود در این مدت بوده‌اند. در حالی که توجه به فرسودگی ساختمان نداریم که یک تغییر بزرگ و تدریجی در حال انجام است.



برای این که مفهوم تکامل تدریجی موجودات زنده را دریابیم باید:

۱.  زمان طولانی را مدنظر داشته باشیم.

۲. تغییر تدریجی و گاهی جهشی را مدنظر داشته باشیم.



با دیدار از نزدیک‌ترین اجرام آسمانی گیتی، انتظار روبروشدن با چه مظاهری از حیات را داریم؟ این پرسش را نمی‌توان فقط از راه مقایسه شرایط فیزیکی و شیمیایی سطح سیاره‌ها و قمرهای آن‌ها با شرایط حیات در روی کره زمین پاسخ داد. موجودات زنده خود را با شرایط خارجی که تحت آن شرایط به وجود می آیند و تکامل می‌یابند سازش می‌دهند. ضمنا، آن‌ها می‌توانند این شرایط را در حوزه‌ی مکانی بسیار محدودی تغییر دهند. ناظری که این صحنه‌ را می نگرد ممکن است به این نکته توجه نکند و نتیجه بگیرد که تحت این شرایط حیاتی وجود ندارد.



جستجو در اعماق تاریکی
بسیاری از حوادثی که در طول چند میلیارد سال پیش اتفاق افتاده، در پرده ابهام قرار دارند. احتمال تبدیل یک مولکول به فسیل نزدیک به صفر است و حتی اگر چنین فسیلی وجود داشته باشد، چگونه می توان آنرا یافت؟ حتی یافتن فسیل سلول ها هم کار بسیار دشواری است. با این حال فسیل سلول های ساده ی اولیه متعلق به ۲.۵ میلیارد سال پیش یافت شده است.



عدم توانایی زمین شناسان در تعیین کاملاً دقیق شرایط شیمیایی و زمین شناختی زمین اولیه نیز به این ابهام ها می افزاید.

زمینی که سبز نبود
تقریباً ۳.۸ میلیارد سال پیش، دمای زمین بین ۴۹ تا ۸۸ درجه سانتیگراد متغیر بود. جو زمین مملو از دی اکسید کربن، نیتروژن، بخار آب، هیدروژن، سولفید هیدروژن، آمونیاک و متان بود. اکسیژن در جو وجود نداشت. لایه اوزون وجود نداشت و به همین دلیل پرتو فرابنفش بی هیچ حفاظی به زمین می رسید. آتشفشان ها فعالیت زیادی داشتند. ابرها بخشهای وسیعی از آسمان را می پوشاندند و بارش و رعد و برق های متعددی اتفاق می افتاد.





همه موجودات زنده روی زمین، از گیاهان و جانوران گذشته‌های دور تا جاندارانی که در حال حاضر روی زمین زندگی می‌کنند، در این سیاره پا به عرصه وجود نهاده‌اند و حتی تردید نیست که پیدایش حیات، وابسته به اوضاع شیمیایی و فیزیکی گذشته زمین بوده و هیچ عامل دیگری در این جریان دخالت نداشته است.

در تکامل حیات در روی زمین، تنها دو عامل دخالت دارند: یکی زمان و دیگری قوانین فیزیکی و شیمیایی که همواره در این سیاره خاکی جریان داشته و دارند. با وجود چنین شرایطی در زمین، پیدایش حیات امری الزامی بوده است و به  همان گونه که حیات در این سیاره ظاهر شده در هر سیاره از سایر سیاره‌های جهان نیز، که شرایطی مانند شرایط اولیه زمین باشد، حیات وجود دارد. به نظر دانشمندان احتمال این‌که در سیار‌های دیگر موجود زنده وجود داشته باشد، صددرصد است.





از باکتری های میکروسکوپی تا نهنگ آبی با ۳۰ متر طول و ۱۵۰ تن وزن و یا درخت سکویا با ۶۰۰۰ تن وزن و با شرایط زندگی از ۲۵- درجه زیر صفر تا ۹۰ درجه بالای صفر و خلاصه در همه اشکال حیات چند صفت مشترک وجود دارد:


۱. وجود پروتئین  DNA 

۲. مشترک بودن ۲۰ پروتئین ویژه به نام اسید های امینه 
۳. وجود ساختار سلولی و یا حضور بخشی از ساختار سلولی در همه ارگانیسمهای زنده ( و البته در این میان دو گروه سلولهای   پرو کاریوت و   یو کاریوت وجود دارد که در سلولهای پرو کاریوت هسته مشخصی وجود ندارد و ماده ژنتیکی که مقدار آن نیز بسیار کم است. در کل فضای سلول پراکنده است مانند باکتری ها, اما در سلولهای یوکاریوت که تکمیل شده سلولهای پرو کاریوت هستند بخش متمایزی به نام هسته وجود دارد که ماده ژنتیکی زیادی در آن قرار دارد و ضمنا سلول شامل ضمایم دیگری نیز میباشد )

۴. مشابه بودن روش استفاده از انرژی   شیمیایی در سلولها 





تحول و تکامل حیات در زمین: 
پس از تشکیل زمین طی سه میلیارد سال اول، اولین موجودات ساده تک سلولی در دریا ها بوجود آمدند. 

البته آنچه در طی چند میلیارد سال و در فاصله بین تشکیل   اولین مواد لازم برای حیات تا پدید آمدن اولین موجود تک سلولی زنده با آن ساختار پیچیده و حیرت آور که بدان اشاره شد و با توجه به آنکه مدارکی نیز از این دوران فعلا در اختبار بشر قرار ندارد هنوز جزو پرسش ها و معماهای دانش زیست شناسی است؛

بنابراین در واقع داستان ما   برای رسیدن به پیچیده ترین موجود روی زمین یعنی انسان از تحول و تکامل این موجودات تک سلولی ساده آغاز میشود و از بخش اول و بسیار طولانی تشکیل و تحول حیات فقط به این بسنده میکنیم که دانشمندان توانسته اند شرایط اولیه جو و محیط زمین را در آزمایشگاه ایجاد کرده و با استفاده از جرقه های الکتریکی که کار رعد و برق های عظیم آن دوران را میکنند اولین مواد لازم برای حیات را ایجاد کنند.

و حتی سوپ ویژه و یا آبگوشتی را که احتمالا بستر تشکیل اولین ملکولهای حیات شده است را ایجاد کنند. سوپی که شاید توسط شهاب سنگها و بر خورد سیارکهای دیگر اگر شدت برخورد زیاد نبوده باشد غنی تر نیز شده باشد. البته به دلیل شرایط ضد حیات موجود در   فضای بین ستاره ای و سیاره ای   احتمال اینکه حیات از خارج از زمین به زمین رسیده باشد تقزیبا منتفی است. دانشمندان حتی در تشکیل محیط هایی شبیه به پرتوپلاسم اولیه و محیط هایی که   قابلیت نوعی ارتباط با محیط پیرامون را داشته باشند نیز موفقیت هایی بدست آورده اند.



سلول های ساده ی اولیه کم کم به شکلی از سلول تبدیل شدند که در زبان علمی به آنها پروکاریوت می گویند؛ که همان باکتری ها هستند. رقابت و انتخاب طبیعی موجب پیشرفته تر شدن سلول ها برای کسب شانس بقای بیشتر می شود.



پروکاریوت ها سرعت تولید مثل و فرگشت بالایی دارند. این سلولها توانایی زندگی در سخت ترین شرایط را دارا هستند. باکتری هایی وجود دارند که در دمای ۱۰۰ و حتی تا ۲۵۰ درجه سانتیگراد زندگی می کنند. برخی از باکتری ها در اسیدهای سوزان یا آب های بسیار شور هم به حیات خود ادامه می دهند. اولین سلول ها نیز پروکاریوت بودند که توانایی زندگی در بدترین شرایط ممکن را دارند.




یک سلول برای انجام واکنش های خود نیاز به انرژی زیادی دارد. مهمترین ترین شیوه ی تولید انرژی زیستی، فتوسنتز است. اما در باکتری های ابتدایی [۱۵] روش دیگری برای تولید انرژی وجود دارد که شیموسنتز نامیده می شود. باکتری های شیموسنتز کننده، انرژی موجود در مواد شیمیایی را به انرژی زیستی یعنی ATP تبدیل می کنند. با استفاده از این روش مقدار بسیار زیادی انرژی در اختیار سلول قرار می گیرد.



فتوسنتز منبع بی پایانی از انرژی یعنی نور را به انرژی زیستی تبدیل می کند. فتوسنتز فرآیند پیچیده ای است که حاصل همکاری چندین پروتئین با یکدیگر است. اما این ساختار از سیستم فتوسنتز ساده و تک پروتئینه ای بوجود آمده است که هنوز هم در برخی باکتری های آب شور وجود دارد.



نخستین هولوکاست

اگر فکر می کنید اکسیژن ماده ای ضروری برای وجود حیات است کاملاً در اشتباه هستید. اکسیژن سمی کشنده برای موجدات زنده است. اگر سلولی نتواند اثر سمی اکسیژن را از بین ببرد به سرعت می میرد. سلول هایی که این توانایی را ندارند «بیهوازی اجباری» می نامند. این سلول ها در مکان هایی زندگی می کنند که دور از اکسیژن است.


با آغاز فتوسنتز، اکسیژن وارد جو شد و رفته رفته جو زمین و اقیانوس ها پر از اکسیژن شد. به این ترتیب قتل عام سلول های اولیه که همگی بیهوازی اجباری بودند آغاز شد.  تنها سلول هایی توانستند باقی بمانند که مکانیسم مقابله با سمیّت اکسیژن در آنها ایجاد شد. به چنین سلول هایی «هوازی» می گویند.


فراوانی اکسیژن فرصت جدیدی را برای سلول های هوازی بوجود آورد. سلول های بیهوازی مواد غذایی را به الکل یا اسید تبدیل می کنند و از این راه مقداری انرژی بدست می آورند. در سلول های هوازی مکانیسمی بوجود آمده است که مواد غذایی را به کمک اکسیژن به دی اکسید کربن تبدیل کنند و از این راه مقدار زیادی انرژی بدست آورند. به این فرایند تنفس سلولی می گویند. بیشتر سلول های هوازی آنچنان به انرژی زایی از راه تنفس وابسته شده اند که بدون وجود اکسیژن می میرند. به چنین سلولهایی «هوازی اجباری» می گویند.



فراوانی اکسیژن و تغییرات وسیعی را در زمین بوجود آورد. اکسید شدن مواد موجود در خشکی ها، خصوصیات سطح زمین را تغییر داد. مقدار کمی از اکسیژن O2 در اثر واکنش های شیمیایی به اکسیژن O3 یا اوزون تبدیل می شود. بوجود آمدن لایه ی اوزون در جو، خشکی ها را آماده ی پذیرایی از موجودات زنده کرد.




کلونی ها و تمایز سلولی

برخی تک سلولی ها به صورت دسته جمعی زندگی می کنند که به این اجتماعات کلونی می گویند. همه سلول های کلونی مشابه هم هستند. با بوجود آمدن کلونی ها این امکان فراهم شد که بین سلول ها تقسیم کار بوجود بیاید، و هرسلول اندکی با دیگر سلول ها تفاوت داشته باشد. به این فرآیند تمایز سلولی [۱۹] گفته می شود. تمایز بسیار ابتدایی که در برخی موجودات مثل جلبک ها دیده می شود، در طول میلیون ها سال بعد موجب پدید آیی موجوداتی با تمایز بسیار بیشتر و دارای ده ها عضو و اندام شد.



در هر صورت اولین موجودات زنده ساده و تک سلولی در دریا ها شگل گرفتند و پا به عرصه گذاشتند. موجوداتی بسیار ساده و ابتدایی   اما در طی میلیون ها سال اشکال بسیار متوعی از حیات در دریا ها بوجود امدو سپس برخی از این موجودات دریایی توانستند به خشکی راه یابند و سر آغاز موجودات خشکی زی گردند و به پیدایش انسان منتهی گشت.



اینجا می خواهیم در طی هفت مرحله پیدایش اولین موجودات زنده را بررسی کنیم:

مرحله اول پیدایش حیات

اتمسفر اولیه: از میان سبک‌ترین و فراوان‌ترین مواد سطح زمین، اتم‌های ئیدروژن و اکسیژن و کربن و نیتروژن بودند. هنگامی که کاهش گرما به درجه‌ای رسید که پیدایش مولکول‌ها را ممکن ساخت، این اتم‌ها شروع به ترکیب‌شدن با یکدیگر کردند. از آن‌جا که هیدروژن از اتم‌های دیگر فعال‌تر است و ترکیب آن با اکسیژن و نیتروژن و کربن سهل‌تر از ترکیب سه عنصر مذکور با یکدیگر، صورت می‌گیرد، به احتمال قوی سه نوع ملکول زیر، در لایه‌ی خارجی زمین به وجود آمدند:


از ترکیب هیدروژن با اکسیژن مولکول آب به وجود آمد. H2O  یا H-O-H

از ترکیب هیدروژن با نیتروژن ملکول آمونیاک به وجود آمد. NH3
از ترکیب هیدروژن با کربن ملکول متان به وجود آمد. CH4



منبع انرژی لازم برای ساخته شدن ملکول‌های آب و متان و آمونیاک، اشعه ایکس و اشعه فوق بنفش و نور و گرمای خورشید بود. از این گذشته گرمای سطح زمین خود کافی بود که ساخته شدن این سه ترکیب ساده را سبب شود و در عین حال به آن اندازه زیاد نبود که سبب متلاشی شدن آن‌ها گردد.

در نتیجه‌ی سرد شدن تدریجی کره زمین، درجه گرما به حدی تنزل یافت که بعضی از این گازها به حالت مایع در آمدند و نیز بعضی از مایعات جامد گشتند.

اقیانوس‌های اولیه: آب‌هایی که به صورت بخار در اتمسفر زمین وجود داشتند ابرهایی به ضخامت صدها کیلومتر تشکیل داده بودند، بر اثر برودت تدریجی به صورت باران نازل شدند ولی قشر زمین هنوز به اندازه‌ای گرم بود که آب را به سرعت بخار می‌کرد و به هوا می‌فرستاد. سرانجام قشر زمین به برودتی رسید که توانست آب را به صورت مایع در خود جای دهد. در این مرحله بود که باران‌های دایم بر سطح زمین باریدند و گودال‌ها و حفره‌های سطح زمین را پرساختند و نیز سیلاب‌های عظیم از کوه‌ها سرازیر شدند و تدریجا نخستین اقیانوس‌ها را به وجود آوردند.



بنابراین پیدایش آب و متان و آمونیاک و به وجود آمدن دریاهایی که متان و آمونیاک و بسیاری از نمک‌ها و کانی‌ها به صورت محلول داشتند، از نخستین سوانحی بودند که پیدایش حیات را روی سیاره ما امکان‌پذیر ساختند.




مرحله دوم پیدایش حیات                 

خواص کربن: کربن با داشتن چهار ظرفیت عنصری است که قابلیت انعطاف بسیار دارد. در متان هر چهار ظرفیت کربن را اتم‌های هیدروژن اشباع می‌کنند.

بدین صورت: CH4


 ولی ممکن است اتم‌های دیگری نیز این ظرفیت‌ها را اشباع کنند. مثلا" اگر متان با کلر ترکیب شود موادی به وجود می‌آورند که در آن‌ها، یک یا دو یا سه یا هر چهار ظرفیت کربن را ممکن است کلر به جای هیدروژن اشغال کند. موادی که حاصل می‌شوند عبارتند از:

CH3CL

CH2CL2

CH CL3

CCL4



مواد کربن‌دار: ساخته شدن مولکول‌هایی که چند کربن متصل به هم داشته‌اند، برمبنای ترکیب متان یا موادی که با متان ترکیب شده بودند، یکی از اساسی‌ترین مرحله‌ی تاریخ تکامل ماده‌ی زنده است. در حال حاضر موادی که کربن‌های متصل به هم دارند، تقریبا" به طور انحصاری در ماده‌ی زنده به وجود می‌آیند، یا از موادی نتیجه می‌شوند که زمانی زنده بوده‌اند. روی همین اصل است که این گونه مواد را موادآلی نام نهاده‌اند. آب و فلزات و کانی‌ها که فاقد کربن‌های متصل به هم هستند، جهان غیرزنده را تشکیل می‌دهند ولی درماده‌ی زنده نیز موجودند.



واکنش‌های شیمیایی دومین مرحله پیدایش حیات را می توان چنین خلاصه کرد:
 قندها+گلیسرین+اسیدهای‌چرب+اسیدهای‌امینه+پورین+پیریمیدین    <--- CH3+{CH4+H2O+NH3}

اکنون باید دید که انرژی لازم برای ترکیب شدن این مواد از چه منبعی به دست می‌آمده است و از کجا چنین موادی تولید شده‌اند.
 از دو منبع انرژی موجود

یک منبع هنوز مورد استفاده فراوان بود. گرمای سطح زمین که کمتر از گرمای آب جوش بود، اثری در واکنش‌های شیمیایی نمی‌توانست داشته باشد ولی منبع دیگر یعنی اشعه‌ی فوق‌بنفش و اشعه‌ی پر انرژی خورشید که با شدت به زمین می‌رسید اثر فراوان داشت و می‌توانست انرژی لازم برای واکنش‌های میان متان و آمونیاک و آب را فراهم سازد.



مرحله سوم پیدایش حیات

وقتی که امر اتصال کربن‌ها به یکدیگر آغاز شد، هم‌چنان ادامه یافت و از میان موادی آلی ساخته شده، بعضی مواد با یکدیگر و با مواد غیرآلی ترکیب شدند و ملکول‌های پیچیده‌تر به وجود آورند.

از میان مواد آلی که با یکدیگر ترکیب شدند، یکی قندها بودند. نتیجه‌ی ترکیب شدن آن‌ها پیدایش یک سلسله مولکول‌های بزرگ‌تر شد که رشته‌های دراز کربن را شامل بودند. بعضی از پلی‌ساکاریدها که بدین طریق ساخته شدند بسیار فراوان هستند. مثلا" نشاسته، سلولز، گلیکوژن، از پلی‌ساکاریدهایی هستند که هر یک از ۱۲ مولکول قند یا بیشتر از آن ترکیب یافته است. ظهور پلی‌ساکاریدها در آغاز امر برای پیدایش ماده  زنده اهمیت اساسی داشت زیرا چنان‌که خواهیم دید، پلی‌ساکاریدها از مواد ساختمانی بسیار خوب و از منابع عالی انرژی برای واکنش‌های شیمیایی هستند و در حال حاضر نیز به همین منظورها به کار می‌روند.

در سلسله واکنش‌های دیگر، گلیسرین، با اسید چرب ترکیب شد و چربی‌ها را به وجود آورد. این مواد نیز از مواد عالی انرژی‌زا هستند و از نظر سازندگی بهتر از پلی‌ساکاریدها هستند.

از مهم‌ترین ترکیبات جدید، پروتئین‌ها بودند. پروتئین‌ها از اسیدهای‌امینه‌ای که به صورت پیچیده‌ای به یکدیگر اتصال دارند، ساخته شده‌اند. ملکول‌های بی‌شماری از اسیدهای‌امینه (یکصد هزار ملکول یا بیشتر) ممکن است برای ساختن پروتئینی گرد هم‌آیند.



واکنش‌های شیمیایی سومین مرحله پیدایش حیات را می توان چنین خلاصه کرد:

      قند + قند   ------>  پلی‌ساکارید
     اسید چرب + گلیسرین ------> چربی 
     اسیدامینه + اسیدامینه ------> پروتئین
     (پورین، پیریمیدین) + قند و فسفات ------>  نوکلئوتید
     نوکلئوتید + نوکلئوتید ------>  اسیدهای نوکلئیک

 


چهارمین مرحله پیدایش حیات

فرایندهای تدریجی تولید ترکیبات گوناگون شیمیایی هم‌چنان ادامه یافت و ملکول‌هایی از پلی‌ساکاریدها و چربی‌ها و پروتئین‌ها و اسیدهای نوکلئیک به طرق گوناگون با هم ترکیب شدند. از میان ملکول‌های بسیار پیچیده‌ای که از این واکنش‌ها حاصل شد، نوکلئوپروتئین‌ها بودند که ترکیباتی هستند از اسیدهای نوکلئیک و پروتئین‌ها، نوکلئوپروتئین‌ها بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین ملکول‌های شناخته شده هستند.

تولید مثل: شواهد موجود نشان می‌دهد که نکلئوپروتئین‌ها، طی تاریخ تکامل خود، صاحب خواص بسیار مهمی شدند. مهم‌ترین این خواص عبارت از این بود که بعضی از ملکول‌های نوکلئوپروتئین می‌توانستند همانند خود را بسازند. به عبارت دیگر قدرت تولید مثل داشتند.




میلیون‌ها سال طول کشید تا در نتیجه‌ی ترکیب قند و فسفات و پیریمیدین و پورین، نوکلئوتید به وجود آمد و سپس بر اثر ترکیب نوکلئوتیدها اسیدهای نوکلئیک ساخته شدند. و در نتیجه ترکیب اسیدهای‌امینه پروتئین‌ها پیدا شدند و سرانجام بر اثر ترکیب پروتئین‌ها و اسیدهای نوکلئیک، نوکلئوپروتئین‌ها ظاهر گشتند. هنگامی که نخستین ملکول‌های نوکلئوپروتئین ساخته شدند، به عنوان الگو در تولید ملکول‌های دیگر، ولی سریع‌تر، به کار رفتند.



چهارمین مرحله پیدایش حیات را می‌توان چنین خلاصه کرد:


پلی ساکارید‌ها، چربی‌ها، پروتئین‌ها، اسیدهای نوکلئیک

بعد:
ملکول‌های درشت بخصوص نوکلئوپروتئین‌ها، تغذیه، تولیدمثل، جهش، وراثت، تکامل.
سپس:
انواع گوناگون نوکلئوپروتئین‌ها و توده‌های نوکلئوپروتئینی.



در نتیجه رشد و تنوع نوکلئوپروتئین‌ها، حیات به مرحله‌ای حد واسط میان موجودات زنده و غیرزنده رسید. گرچه بعضی از نوکلئوپروتئین‌ها، صاحب بعضی از خواص موجودات زنده بودند ولی موجودات زنده‌ی حقیقی هنوز به عرصه نرسیده بودند. در پنجمین مرحله پیدایش حیات بود که جانداران حقیقی به وجود آمدند.




مرحله پنجم پیدایش حیات

ویروس مانندها: کاهش تدریجی مواد غذایی آزاد، و تکامل نوکلئوپروتئین‌ها، جریان اوضاع را به صورت دیگری تغییر داد. چون مواد غذایی تدریجا" کاهش یافتند، تنازع میان نوکلئوپروتئین‌ها به خاطر به دست آوردن آن‌ها، تشدید شد.


احتمال می‌رود که این گونه توده‌های مولکولی توانسته باشند، به نوبه خود، قشری از مواد غذایی به دور خود جمع کنند. چنین قشری که مرکب از غذاهای آماده برای تغذیه مولکول‌های توده بود، در دسترس مولکول‌های آزاد قرار نداشت.



همه‌ی ویروس‌های کنونی انگل‌اند. یعنی تنها هنگامی آثار حیاتی بروز می‌دهند که در پیکر جانوران یا گیاهان زنده دیگر به سر برند. ویروس‌ها در خارج از بدن موجودات زنده دیگر، مواد شیمیایی بی‌اثری بیش نیستند و قدرت تولید مثل ندارند.



هر سلول قطره‌ای میکروسکپی مرکب از مواد گوناگون موجود در اقیانوس اولیه بود که پرده‌ی نازکی آن را از خارج محدود می‌کرد و یک یا چند توده‌ی ملکولی نوکلئوپروتئین در میان داشت".

بدیهی است که این سلول‌ها همه‌ی خواص ویروس‌مانندها را داشتند، یعنی می‌توانستند مواد خام را از اقیانوس بگیرند و به خاطر نوکلئوپروتئین خود تولید مثل کنند، جهش یابند و تکامل کنند. اما قرار داشتن مواد شیمیایی گوناگون در اطراف توده‌ی نوکلئوپروتئینی می‌بایست قاعدتا" خواص تازه‌ای در آن‌ها به وجود آورده باشند. مجموع این خواص، چه نو، چه کهنه، در یک قطره میکروسکپی متمرکز شد و چیزی به ظهور رسانید که به نام "جاندار" می‌شناسیم.


بدین روش و با پیدایش نخستین سلول‌ها، متجاوز از سه میلیارد سال پیش، مرز میان جاندار و بی‌جان پشت سر گذاشته شد، و از آن پس زمین صاحب موجوداتی شد که به راستی زنده بودند. این‌ها موجودات زنده‌ی تک سلولی بودند.




سلول‌های اولیه می‌توانستند تخمیر کنند و به ترکیب کردن مواد به پردازند، رشد کنند و تقسیم شوند و حالت پایدار خود را هم‌چنان حفظ کنند. از این گذشته می‌توانستند مستقلا  تغذیه کنند و نوکلئوپروتئین‌هایی به وجود آورند که جهش و تکامل یابند. این قابلیت‌ها را بر روی هم به نام آثار حیاتی می‌شناسیم.




ششمین مرحله پیدایش حیات       

در حالی که مواد غذایی آزاد اقیانوس رفته رفته نابود می‌شدند، علائم آشکار نشان می‌دادند که موجودات زنده‌ی نو، از بی‌غذایی نمی‌میرند زیرا قدرت تکاملی این موجودات آن‌ها را با اوضاع متغیر محیط سازش می‌داد و راه‌های شایسته‌تری برای زیستن پیش پایشان می‌گذاشت. نتیجه این شد که جانداران اولیه از پا درنیامدند بلکه هم‌چنان باقی ماندند و موجد جهان زنده‌ی متنوع کنونی شدند.



انگل‌ها، ساپروفیت‌ها، جانوران: یکی از نخستین پاسخ‌های تکاملی در برابر مسئله‌ی کاهش غذا، پیدایش زندگی انگلی بود. اگر غذای آزاد در پهنه اقیانوس یافت نمی‌شد، در عوض درون پیکر جانداران وجود داشت. اگر ویروس مانندی می‌توانست درون پیکر سلول زنده‌ای رخنه کند، مسئله تغذیه او با استفاده از مواد درونی چنین میزبانی حل می‌شد. سلول‌های کوچک نیز در صورت رخنه کردن در پیکر سلول‌های بزرگ می‌توانستند باقی مانند.


روش زندگی انگلی، در همان آغاز پیدایش حیات، تکامل یافت و در حال حاضر همه‌ی ویروس‌ها و بسیاری از باکتری‌ها و سلول‌های هسته‌دار، زندگی انگلی دارند. بدیهی است هجوم انگل فشار زیادی متوجه پیکر میزبان می‌کرد و تکامل، مقاومت میزبان را در برابر انگل می‌افزود. نه میزبان‌ها توانسته‌اند در جلوگیری از نفوذ انگل‌ها توفیق کامل یابند و نه انگل‌ها توانستند از قدرت دفاعی میزبان‌ها بکاهند.


شک نیست که زندگی انگلی راه جدیدی برای بقای بسیاری از نخستین جانداران بود ولی راه دیگری که آسان‌تر حاصل می‌شد زندگی ساپروفیتی است. در این نوع زندگی، جاندار از مولکول‌های غذایی رو به کاهش اقیانوس استفاده نمی‌کرد، بلکه از پیکر مرده‌ی سلول‌ها غذا به دست می‌آورد.




کموسنتز کننده‌ها: آن چه که جهان جانداران بدان نیاز داشت، راه جدیدی برای ساختن مواد آلی در داخل سلول بود. زیرا روش قدیمی استفاده از اشعه‌ی پر انرژی خورشید و تخلیه الکتریکی اتمسفر برای ترکیب یافتن متان و آمونیاک و آب اگر هم ادامه داشت دیگر کافی نبود و حال آن که مواد خام لازم برای فرایندهای جدید به وفور موجود بود. آب به مقدار فراوان وجود داشت و علاوه بر متان منبع دیگری از کربن درون پیکر سلول وجود داشت.




فتوسنتز کننده‌ها: گرچه اشعه‌ی پرانرژی خورشید به مقدار قابلی به زمین نمی‌رسید ولی اشعه‌ی کم انرژی آن، به خصوص روشنایی خورشید به حد وفور به زمین می‌رسید. اگر ممکن می‌شد که از روشنایی خورشید استفاده شود، مسئله‌ی تامین انرژی و در نتیجه مسئله‌ی تامین غذا حل می‌شد. روشنایی خورشید سرانجام منبع اساسی انرژی بسیاری از موجودات زنده شد و در حال حاضر نیز مهم‌ترین منبع انرژی حیاتی است.




پس از پیدایش نخستین سلول‌ها، چهار قسم موجود زنده و پنج روش به دست آوردن غذا به وجود آمد.

چهار نوع موجود زنده عبارت بودند از: ویروس مانندها، نخستین باکتری‌ها، نخستین گیاهان سبز، نخستین جانوران.

سه گروه اخیر تک سلولی بودند، دو گروه آخر از سلول‌های هسته‌دار اشتقاق یافتند.


پنج روش بدست آوردن غذا عبارت بود از: زندگی انگلی، زندگی ساپروفیتی، زندگی جانوری، فتوسنتز کردن، کموسنتز کردن.

تنها دو دسته اخیر بودند که به مقدار اندوخته غذایی روی زمین می‌افزودند. این که چه وقت هر یک از اقسام موجودات زنده یا هر یک از روش‌های بدست آوردن غذا ظاهر شده به درستی معلوم نیست ولی جریان تکاملی آن‌ها به صورتی که بیان گردید روشن است.



ششمین مرحله پیدایش حیات را می‌توان چنین خلاصه کرد:


 نخستین ویروس‌ها ------> ویروس‌های انگل
 باکتری‌های ساپروفیت  ------> باکتری‌های انگل
نخستین باکتری‌ها  ------> باکتری‌های فتوسنتز کننده و    باکتری‌های کموسنتز‌کننده
 نخستین سلول‌های هسته‌دار ------> سلول‌های گیاهان سبز و    سلول‌های جانوری
     در آخرین مرحله، جاندارانی شبیه آن‌چه در حال حاضر موجودند پا به عرصه وجود نهادند.




هفتمین مرحله پیدایش حیات 

بی‌شک، جانشینان مستقیم نخستین گیاهان سبز و نخستین جانوران اکنون نیز در روی زمین موجودند: جلبک‌ از نخستین گیاهان سبز منشأ گرفته‌اند و جانوران تک سلولی (آغازیان) از نخستین جانوران. این دو گروه جدید هنوز هم تک سلولی هستند ولی جاندارانی که موجد این دو دسته بودند، گیاهان و جانوران پرسلولی جدید را نیز به عرصه رساندند.

انقلابی که اکسیژن برپا کرد: در جریان این انقلاب، فتوسنتز رو به فزونی گذاشت و تغییرات عمده در اوضاع فیزیکی زمین حادث کرد. یکی از محصولات فتوسنتز اکسیژن است که حالت بسیار فعالی دارد، یعنی به سهولت با سایر مواد ترکیب می‌شود. از روزی که اتم‌های آزاد اکسیژن به صورت مواد مرکب درآمدند، تا زمانی که فتوسنتز ابداع شد، اکسیژنی در اتمسفر موجود نبود. اکسیژن‌هایی که با وقوع فتوسنتز حاصل می‌شدند، تدریجا" مقادیر زیاد اکسیژن از گیاهان آبی وارد اقیانوس شد و از آن‌جا به اتمسفر آمد.



تاثیر فعالیت نخستین موجودات زنده، تغییر کلی در اوضاع فیزیکی زمین و نیز در خواص حیاتی خود آن‌ها را سبب شد. و از آن پس همواره، اوضاع فیزیکی زمین سبب پیدایش و تکامل حیات شد و نیز جهان جانداران در تغییر اوضاع فیزیکی زمین مؤثر افتاد.




پیدایش حیات قدم به قدم صورت گرفته و در هر قدمی خاصیت تازه‌ای ظاهر گشته و هر یک از هفت مرحله به منزله‌ی پلی بوده که میان انقلاب‌های شیمیایی حاصل زده شده بوده است و هر مرحله با مرحله قبلی و مرحله بعدی خود ارتباطی مستقیم و پیوسته داشته است.

بنابراین حیات، به خلاف آن چه غالبا" تصور می‌شود، به یک باره و خلق‌الساعه پیدایش نیافته، بلکه تدریجا" تکامل حاصل کرده است و این یکی از بهترین نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه از آغازی ناچیز، انجامی عظیم و عجیب بر می‌آید. مسئله‌ی تکامل از نشان‌های بارز حیات شد و در حال حاضر حیات هم چنان در حال پیدایش و شکل گرفتن است و هیچ‌گاه "پایان نمی پذیرد" مگر آن که آخرین جرقه‌ی آن خاموش شود.

 

هفت مرحله پیدایش حیات را می‌توان بدین صورت خلاصه کرد:

مرحله اول: به وجود آمدن آب، آمونیاک، متان.

مرحله دوم: تبدیل آب و آمونیاک و متان به:

  ۱.قند ساده
۲.  گلیسرین
۳.  اسیدهای چرب
۴.  اسیدهای امینه
۵. پورین و پیریمیدین



مرحله سوم:

. ۱قند ساده + قند ساده ------> پلی‌ساکارید

۲. اسید چرب + گلیسرین ------> چربی

۳.اسید امینه + اسید امینه ------> پروتئین

۴. پیریمیدین یا پورین + قند + فسفات --------> نوکلئوتید

۵. نوکلئوتید + نوکلئوتید ------> اسید نوکلئیک


 

مرحله چهارم: اسیدهای نوکلئیک + پروتئین ------>نوکلئوپروتئین:

۱. تولید مثل

۲.  جهش
۳. تغذیه
۴. توده شدن




مرحله پنجم: نوکلئوپروتئین + قشری از مواد آلی و ویروس مانند، سلول اولیه:

 ۱.  ترکیب کردن مواد
۲. رشد
۳. تقسیم
۴. تکامل
۵. کنترل امور داخلی
۶.  تخمیر ------> CO2

 

مرحله ششم: ویروس مانند، سلول اولیه:
۱. انگل: ۱. جانوران ۲. ساپروفیت‌ها ۳. کموسنتز کننده‌ها

۲.  کلروفیل ------> فتوسنتز کننده‌ها (قند+ CO2 + H2O --- >  O2  ) ------>  گیاهان


 
مرحله هقتم: انقلاب اکسیژن:

۱.  اکسیژن + متان ------>   CO2

۲. اکسیژن + آمونیاک ------> N2
۳. اکسیژن + اکسیژن ------>  اوزون O3
۴. کسیژن + فلزات ------>  معادن فلزات
۵. اکسیژن + موجودات ------>   تنفس




این نگاهی مختصر به چگونگی تشکیل زندگی روی کره زمین بود, اما پیدایش و تکامل موجودات خود نیز داستان دیگری ست.




اکنون برای اینکه سیر تحولی زندگی و  پیدایش حیات در سطح کره زمین را بهتر درک کنیم می خواهیم طی ۲۴ ساعت سفری شگفت انگیز در زمان داشته باشیم:

از تاریخ ظهور و پیدایش کره زمین تا زمان حال چیزی در حدود ۴/۶ میلیارد سال سپری گردیده است. در ک این زمان گاهی برای بسیاری از انسانها مشکل است. حال اگر تمامی این روند و تکامل ۴/۶ میلیارد ساله را در ۲۴ ساعت خلاصه کنیم میتوانیم به عظمت و زمان پیدایش موجودات یکی پس از دیگری پی ببریم.

در ابتدا، چیزی به جز کویر سرتاسر کره زمین را در بر نگرفته بود. همه جا خشک و بدون حیات بود. حتی از کوچکترین و ریزترین موجودات هم اثری مشاهده نمی شد. به بیان دیگر همه جا خشک و بی آب و علف بود. طوفان های شدید و دهشتناکی در اتمسفری متشکل از هیدروژن و هلیوم مرتبا" در حال وزش بودند و رعد و برق های پیاپی آرامش و سکوت را در هم می نوردید.

زمین مرتبا در حال لرزه بود و سطح آن در اثر لرزش های سنگین از هم گسسته می شد. مواد مذاب به بیرون فوران می کرد و از دهانه های بیشمار کوه های آتشفشان مواد مذاب به اطراف پرتاب می شد. بر روی تمامی کره زمین چیزی جز تحولات فراوان، کوهزایی ها و غیره مشاهده نمی شد. " به کره ی زمین خوش آمدید "



ساعت حرکت ما زمانی آغاز می گردد که هنوز سطح کره زمین خشک و سخت است و به تدریج اولین سنگ ها و صخره ها پدید می آیند. از این لحظه به بعد تنها ۲۴ ساعت وقت داریم تا خود را به زمان حال برسانیم.

طی ۲ ساعت اول سفرمان به زمان حال تغییر و تحولات چندان قابل ملاحظه ای در سطح زمین مشاهده نمی شود. اما بعد از آن ارزش مشاهده و عظمت تحولات تاریخی کره زمین نمایان می گردد.

اتمسفر کره در این زمان از موادی چون ازت، اکسید کربن، متان و بخار آب تشکیل شده است. اکسیژن هنوز به صورت آزاد (گاز) در اتمسفر وجود ندارد. ابرها به شدت به اطراف حرکت و تولید رعد و برق های شدیدی می کنند. با انبساط بخار آب قطرات باران شکل می گیرند و نهایتا باران می بارد.



حدود ساعت ۲:۴۵ دقیقه بامداد (یعنی چیزی در حدود ۴ میلیارد سال پیش) آب ها به درون حفره های عمیق سرازیر می شوند و تدریجا دریاها و اقیانوس ها به وجود می آیند. رعد و برق ها از شدت نیفتاده اند و باران های فراوان بارش بی نهایت خود را قطع نکرده اند. همزمان با اینتحول اولین قدم ها و برنامه ریزی های حیات نیز پایه گذاری می شود. زیرا در درون اقیانوس ها مرتبا مولکول های بسیار پیچیده و بزرگی به وجود می آیند. مثل گلوکز، اسیدهای آمینه و یا حتی مواد قلیایی آلی.



حدود ساعت ۵ بامداد در درون آب ها اتفاقات عجیب و غریبی شکل می گیرند. اندام های ریز و سلولی شکلی ظاهر می شوند. این گونه اندام های معروف به میکروسفر (Microsphere) حتی دارای فعالیت های فیزیولوژیکی اولیه و ابتدایی هستند. تا اینجا تمامی واکنش ها چیزی جز فعل و انفعالات شیمیایی نمی باشند.



گرچه جلبک های آبی جز اولین موجودات به شمار نمی آیند ( قبل از این موجودات، مووداتی نظیر باکتری ها، قارچ ها و موجودات اولیه و پست تک سلولی نیز وجود داشته اند) اما می توان از آنها به عنوان مهم ترین عناصر حیاتی کره زمین یاد کرد. این ها در اصل پایه گذاران و کاشفان عمل فتوسنتز هستند.

چندین ساعت دیگر نیز سپری می شود و زمین هنوز هم کاملا در تصرف و کنترل دقیق میکرو ارگانیسم ها می باشد.

نسل های بیشماری از جلبک ها بدون وقفه تولید اکسیژن می کنند که ابتدا محیط آّبی را پر کرده و سپس وارد اتمسفر شده و آن را نیز اشباع می کنند.




تقریبا در حوالی شب، حدود ساعت ۲۰:۱۰ دقیقه (یعنی در ۷۲۰ میلیون سال پیش) اتفاق جدید و تازه ای رخ می دهد و طی آن مرتبا و شدیدا گروه هایی از موجودات پر سلولی ظاهر می شوند.



حدود ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه اولین موجودات پر سلولی  حیات خود را آغاز می کنند. اما این موجودات به اندازه ای کوچک هستند که هیچ گونه انرژی از خود باقی نمی گذارند.



حدود ساعت ۲۰:۴۸ دقیقه (یعنی در ۶۰۰ میلیون سال پیش) عروس های دریایی و نرم تنان اقیانوس ها را تماما به خود اختصاص می دهند. طی مدت بسیار کوتاهی تعداد بیشماری از موجودات دریایی به وجود می آید اما این موجودات هنوز هم بدون اسکلت می باشند.



حدود ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه (یعنی در ۴۷۵ میلیون سال پیش) با کمی دقت می توان اولین اثرات سبزی را در سواحل آب ها مشاهده نمود. "آغاز تسخیر خشکی ها توسط گیاهان" اولین فاتحان محیط های برون آبی پسیلوفیت ها (Psilophyta) هستند که از ساقه های منشعب شده نازک که هنوز فاقد ریشه و برگ هستند، تشکیل شده اند.

به همراه این گونه از گیاهان که خود را به سرعت با محیط جدید سازش می دهند، محیط تازه ای نیز برای جانوران پدید می آید و خروج آنها از درون آبها به مناطق خشک نیز آغاز میگردد.



در میان اولین جانورانی که محیط خشکی را برای حیات جدید خود انتخاب می کنند می توان به عقربها، عنکبوتیان، هزارپایان و ... اشاره نمود. همزمان با آن در اقیانوسها نیز اولین مهره داران ظاهر می شوند یعنی ماهیان اولیه ای که دارای اسکلتی استخوانی شده اند اما هنوز فاقد فک هستند و از طریق آبشش های خود مواد غذایی را بصورت فیلتر جذب می کنند.



در ساعت ۲۱:۵۷ دقیقه (حدود ۳۸۵ میلیون سال پیش) اولین اندام های چوبی در گیاهان ظهور میکنند. پنجه گرگیان و دم اسبیان به شکل درختان عظیم الجثه ظاهر میگردند.



ساعت کمی مانده به ۲۲

در این لحظه است که اولین نسل های بوجود آمده از ماهیان باله دار به کمک باله های قوی خود برای مدت زمان کوتاهی از محیط های آبی خارج و اقامت های مختصری در سواحل آبها انجام می دهند. Ichthyostega از اولین دوزیستانی است که در آن باله های سینه ای و شکمی اجداد گذشته اش به چهار دست و پای کوتاه تبدیل شده است.



حدود ساعت ۲۲ ( ۳۷۵ میلیون سال پیش) اوج تبلور و گسترش دوزیستان است.



حدود ساعت ۲۲:۲۴ دقیقه (۳۰۰ میلیون سال پیش) بزرگ ترین حشره ای که تا کنون در سطح کره زمین وجود داشته ظهور میکند. یعنی سنجاقک های عظیم الجثه ایکه هنگام باز کردن بالهای خود گستره ای در حدود ۷۰ سانتی متری را اشغال می کردند.



کمی قبل از ساعت ۲۲:۳۰ شاهد یکی از مهم ترین و بزرگترین تحولات تکاملی می شویم! تخم با پوسته ای مقاوم و ضخیم ظاهر شده است. دوزیستان تا این زمان برای تولید مثل و تخمگذاری خود وابسته به محیطهای آبی بودند. اما با ظهور و حضور تخم جدید دیگر این محدودیت هیچ مفهومی نداشت.



حدود ساعت ۲۲:۴۰ دقیقه قاره ها به شکل یک قطعه بسیار عظیم خشکی به یکدیگر متصل می شوند. دریاهایی که در میان آنها قرار گرفته اند به شکل یک اقیانوس بزرگ و مشترک در می آیند. به تمامی قطعه خشکی پانگه - آ (Pangaea) و به عالم آب ها پانتالاسا (Pantalassa) گویند.



حدود ۲۰ دقیقه به ۱۱ مانده(۲۵۰ میلیون سال پیش) بزرگترین فاجعه ای که کره زمین طی تاریخ حیاتش به خود دیده است، رخ می دهد. بسیاری از گونه های دوزیستان منقرض می شوند. حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد از تمامی گونه ها در مدت زمانی کمتر از چند ثانیه منقرض شدند.



پس از این انقراض بجای دوزیستان، خزندگان(تخم گذار) از جمله دایناسورها جای خود را در عالم موجودات باز می کنند.

در میان گونه های متعدد تخم گذار، یک جانور کوچک و جالبی زندگی می کند. نام آن Cynogatus است. بزرگی این جانور به اندازه سگ می باشد و برخلاف خزندگان موجود، این جانور دارای ۴ دست و پای و پوشش ضعیفی از کرک (مو) است. همچنین دارای تنها یک عدد استخوان فک پایینی ممتد است. این جانور جنگلی عضو ارتباطی بین مارمولک ها و پستانداران است.



ساعت ۲۲:۴۸ دقیقه (حدود ۲۲۵ میلیون سال پیش) دایناسورها تمامی نقاط مختلف کره زمین را تسخیر میکنند.



ساعت ۲۳:۳۹:۱۲ (حدود ۶۵ میلیون سال پیش) ناگهان کره زمین دچار یک فاجعه عظیم و بزرگ دیگری می گردد.

یک سیاره عظیم با قطر حدود ۱۰ کیلومتر در حوالی مکزیک با شدت تمام با زمین برخورد می کند. در اثر تصادم این سیاره با زمین تا اعماق زیادی زمین از هم شکافته میشود و در نتیجه ایجاد فرورفتگی بسیار بزرگی میکند. مقدار بسیار زیادی خاکستر و گرد و خاک به فضا پخش میشود. کره زمین تیره و تار می گردد.



بیش از نیمی از تمامی موجودات بویژه دایناسورها از منقرض می شوند. تنها تعداد کمی از مارمولکها تمساح ها، لاک پشتها و... توانستند زنده بمانند. همچنین موجوداتی کوچک و در مقایسه با دایناسورها بسیار کم اهمیت. یعنی پستانداران؛ چرا این گروه از جانوران توانستند زنده بمانند هنوز معلوم نیست. شاید بخاطر کوچک بودن جثه اولیه آنها و سرعت حرکت و جابجا شدنشان؟ و یا شاید بخاطر اینکه نوزادان خود را بطور زنده به دنیا می آورند؟ حتی خونگرم بودن آنها نیز می تواند نقش مهمی را ایفا کرده باشد.



ساعت ۲۳:۴۱:۳۰ دقیقه (حدود ۶۰ یلیون سال پیش) اولین پریمات ها (Primat) ظاهر می شوند.



حدود ساعت ۲۳:۵۸:۴۴ دقیقه (حدود ۴ میلیون سال پیش) انسان ظهور می کند.



نیم دقیقه مانده به نیمه شب (حدود ۲/۵ میلیون سال پیش) انسان های اولیه قادر به ابزارسازی ابتدایی از سنگ شدند.



۱۵ ثانیه مانده به نیمه شب (۱/۲ میلیون سال پیش) هومو ارکتوس ( Homo erectus) استفاده از آتش را فرا می گیرد.



حال حدود ۷ ثانیه و ۶۸ صدم ثانیه مانده به نیمه شب ( حدود ۴۰۰ هزار سال پیش) در اروپا و افریقا انسان هوموساپینس (Homo sapiens) یعنی انسان منطقی، انسان دارای قدرت فکر و منطق ظاهر می گردد.



حال دیگر فقط ۱۵ صدم ثانیه به پایان ۲۴ ساعته سفرمان باقی مانده است. هنگامی که دوره های یخبندان به پایان می رسند و اقلیم گرم تر می شود( حدود ۱۲ هزار سال پیش). بسیاری از حیوانات نیز میمیرند و منقرض میشوند. انواع کرگدن ها و خرس ها متعلق به این دوره هستند.



۰.۰۳۸۴ ثانیه قبل از نیمه شب عیسی مسیح متولد می شود.



حدود ۳۵ هزارم ثانیه بعد از آن چارلز داروین نظریه تکاملی خود را منتشر می کند.

راس ساعت ۲۴ در پایان این سفر انسان تقریبا به تمام جزئیات کره زمین واقف می گردد و آن را کاملا تسخیر می کند. کره زمین را به همراه تمامی موجودات درونش به زیر سلطه خود می کشد. آنها را اسیر و برده خود می کند. محیط زیست اطرافش را آلوده می کند. مواد سوختی فسیلی را به مصرف می رساند و گیاهان و جانوران را از بین می برد.

انسان این تاج تکامل؛ تنها و اولین موجودی است که می تواند در مدت زمان کوتاهی کره زمین را به همراه تمامی زیبایی ها و مخلوقاتش از میان بردارد و یا آن را نجات دهد.






سخن آخر:


وقتی صحبت از حیات و جستجویب آن در سایر نقاط جهان میکنیم  منظورمان همان نوع حیاتی است که در سیاره خودمان میشناسیم یعنی حیاتی وابسته به آب و یا اکسیژن و یا شرایط حاکم بر زمین.  اما اکنون دانشمندان ناسا طرحی را دنبال میکنند که شاید حیاتی در سایر نقاط جهان شکل گرفته باشد اما  مشابه حیات سیاره ما زمین نباشد.


زیرا اکنون مشخص شده که واکنش های بیو شیمیایی میتوانند در محیط هایی غیر از آب مانند آمونیاک و متان نیز ایجاد شوند. حیات بر روی زمین بر ترکیبات پیچیده ای از اتمهای کربن هیدروژن اکسیژن نیتروژن بنیان شده است .


اما اکنون دانشمندان بر روی عناصر و مواد دیگری کار میکنند که ممکن است در سیاراتی دیگر و در شرایطی متفاوت منجز به تشکیل حیاتی متفاوت شده باشند. تمام پروتئین های موجود در بدن   موجودات زنده روی زمین از بیست اسید آمینه متفاوت تشکیل شده اند اما دانشمندان میدانند که تا ۲۵۶ نوع اسید امینه مختلف قابل ایجاد میباشد.


در ساختار ژن ها دو زنجیر پیچیده به هم میباشند که تنها با استفاده از چهار باز آلی آنم تنوع و پیچیدگی را تشکیل میدهند. اما دانشمندان اکنون سرگرم کار بر روی ساختارهای احتمالا متفاوتی برای این ژن ها هستند و به همین ترتیب ساختار و مکانیزم متفاوتی برای تحول و تکامل موجودات .

به سخن دیگر دانشمندان از این پس قصد دارند وقتی در سیاره ای به دنبال حیات میگردند فقط به دنبال آنچه در زمین به آن حیات و تکامل آن میگوییم نباشند. بلکه به دنبال حیات هایی باشند که بتواند در هر شرایط خاصی وجود داشته باشد.



هر یک از این کهکشانهایی که کم کم به نقطه ای تبدیل شده و از نظر محو میشوند شامل حدود یکصد میلیارد ستاره با فواصلی هستند که ذکز شد. در این انبوه بیکران   ستاره ها سیاره هایی با شرایط مختلف وجود دارند که بسیاری از آنها میتوانند شامل حیاتهایی مشابه و ی متفاوت از آنچه ما بر روی زمین داریم باشند. حیاتهایی که شاید ما در مقابل آنها میکرب هایی نیز نباشیم. استیون هاوکینک دانشمند و کیهان شناس معروف نیز اخیرا پیشنهاد کرده است که خیلی هم علاقمند نباشیم که با حیات های احتمالی فرا زمینی تماس برقرار کنیم و یا کاری کنیم که آنها ما را پیدا کنند. زیرا شاید از این کرده خود پشیمان شویم.





نکته آخر:
اگر انسانها از شگفتیهایی که تنها در یک سلول زنده وجود دارد و مسیری که یک انسان در فرایند پیدایش   طی کرده است آگاه بودند و میدانستند که هر انسان موجودی است یگانه و منحصر بفرد، هرگز خونی را بر زمین نمیریختند و حیاتی را نابود نمیکردند .

در این صورت جنگ و فقر بوجود نمی آمد و انسان ها با توانایی های شگرف خود، و با روش هایی هوشمندانه فقر و جهل و جرم را نابود کرده جامعه ای انسانی برای خود و در طبیعتی زیبا و سالم   بهشتی نقد برای همه موجودات فراهم می اوردند.

آیا برای رسیدن به چنان روزی راهی جز آگاهی و آگاه شدن فرد فرد انسان ها به عظمت آنچه تنها و تنها در یک سلول زنده میگذرد میشناسید؟ 

اگر به همه انسانها اندکی فیزیک و نجوم ، کمی زیست شناسی ، چند صفحه تاریخ و قدری ادبیات و هنر بیاموزیم تاریکی و جهل و جنگ سرنوشتی جز نابودی نخواهند داشت.



تتتتت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.