ادیان - ۱

 اول دفتر به نام ایزد دانا

تعریف دین ، مذهب



با پیشرفت دانش ، معلوم شده است که درباره هیچ یک از پدیده هاى جهان نمى توان تعریف کاملى ارائه داد. تعریف باید جامع و مانع باشد؛ یعنى همه موارد خودى را دربرگیرد و همه موارد بیگانه را بیرون کند.



بعضى موضوعات آسانتر و بعضى دشوارتر تعریف مى شوند. یکى از موضوعاتى که به سختى تعریف مى شوند، دین است . علت این امر تنوع بسیار زیاد ادیان در جوامع بشرى است . دانشمندان براى پیدا کردن یک یا چند وجه اشتراک در تعریف ادیان کوشیده اند، ولى کارشان به جایى نرسیده است . این امر موجب شده است که تعریفهاى بى شمارى براى دین ارائه شود که هیچ کدام از آنها جامع و مانع نیست .



برخى گفته اند دین به معناى اعتقاد به یک امر قدسى است و برخى آن را ایمان به موجودات روحانى دانسته اند.

گروهى دیگر گفته اند دین عبارت است از ایمان به یک یا چند نیروى فوق بشرى که شایسته اطاعت و عبادت هستند.

مذهب در گذشته به مکتبهاى فکرى درون یک دین (مانند مذاهب چهارگانه یا پنجگانه فقه اسلامى ) اطلاق مى شد. در مغرب زمین ، واژه ((Religion)) به معناى مکتبهاى درون یک دین و به معناى خود دین به کار مى رود و حدود نیم قرن است که متجددان کشور ما تحت تاءثیر این موضوع ، کلمه ((مذهب )) را به هر معنا استعمال مى کنند.

 

 


 دین از نظر جامعه شناسان


رویکرد جامعه شناسان به مبحث دین رویکردى علمى است . علوم در گذشته به ماوراءالطبیعه وابسته بودند و همین وابستگى موجب پدید آمدن رشته هایى مانند علوم غریبه و مانع پدید آمدن رشته هایى چون جامعه شناسى مى شد.

علوم غریبه (مثلا کیمیاگرى ) قابل تبیین نبود و صرفا شیوه هایى را پیشنهاد مى کرد و مدعى مى شد که به نتیجه معینى مى انجامد. در فضاى فکرى قدیم که رازورى حاکم بود، علم جامعه شناسى که به توضیح پدیده ها مى پردازد، جایى نداشت . از اواخر قرون وسطى ، زمزمه جدایى علم از ماوراءالطبیعه پیدا شد و به تدریج این شیوه پا گرفت و از مغرب زمین به سراسر جهان سرایت کرد.



از این رو، دور از انتظار نیست که جامعه شناسان هنگام سخن گفتن درباره دین ، کارى به جنبه آسمانى آن نداشته باشند و آن را ساخته ذهن بشر و تکامل یافته جادو بدانند که براى تامین نیازهاى معیشتى ساخته شده است ؛ زیرا دیدگاه علمى هر چیز را از آسمان فرو مى کشد و آن را تشریح و تبیین مى کند.



به نظر جامعه شناسان ، دین ، دست کم در مراحل نخستین خود، سخت به جادوى ابتدایى مى ماند؛ به این معنا که جادوگر و دیندار، هر دو مى کوشند تا با تدبیرى هستى را بر سر مهر آورند و آسایش خود را تامین کنند.

پس هر دو ندا در مى دهند و از نیروهاى مطلوب خود یارى مى جویند؛ با این تفاوت که اولى نیروهاى یارى رسان و راحت بخش را در طبیعت مى داند، ولى دومى آنها را در ماوراى طبیعت مى جوید. تفاوت دیگر اینکه اولى براى دست یافتن به نیروهاى دور دست غیر طبیعى ، راهى جز تضرع نمى یابد.

جادوگر بر نیروهاى طبیعى عمل مى کند و آنها را به همراهى مى خواند، اما دیندار از نیروهاى غیرطبیعى مى خواهد که او را در مقابل نیروهاى طبیعى دریابند. جادوگر شى ء مورد عمل خود، آمرانه مى گوید:((یار من باش !))، دیندار صرفا استرحام مى کند.




مراحل دین
دین مانند هر پدیده دیگر رو به تکامل بوده است و دانشمندان با پیروان ادیان در این نظر موافقند؛ جز اینکه دینداران مراحل دین را مانند کلاسهاى درس رو به تکامل مى دانند، ولى دانشمندان مى گویند دین از جادو و پرستش طبیعت و شرک به مرحله توحید رسیده است .

هم اکنون گونه هایى از ادیان اولیه در نقاط دور افتاده جهان وجود دارد و پژوهشگران براى تحقیق در مراحل دین ، آنها را مورد توجه قرار مى دهند.




دسته بندى ادیان
ادیان را مى توان از جنبه هاى گوناگون دسته بندى کرد:
ادیان ابتدایى (مانند آنچه میان اقوام ابتدایى دیده مى شود)، ادیان قدیم (مانند آیینهاى منقرض شده خاورمیانه ) و ادیان پیشرفته (مانند ادیان بزرگ کنونى ).




 ادیان ساده (مانند آنیمیسم ، توتیسم و فتیشیسم )، ادیان فلسفى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و آیین کنفوسیوس ) و ادیان وحیانى (مانند زردشتى گرى ، یهودیت ، مسیحیت و اسلام ).
ادیان غیر توحیدى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و شینتو) و ادیان توحیدى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام ).
ادیان سامى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام )، ادیان آریایى (مانند ادیان ایران باستان ، هندوستان ، روم و یونان قدیم ) و ادیان خاور دور (مانند آیین کنفوسیوس ، تاتوئیسم و شینتو).
ادیان شرقى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و شینتو) و ادیان غربى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام ).
دسته بندیهاى دیگرى نیز در منابع دین شناسى وجود دارد.




با آنکه ادیان ابتدایى در بیغوله هاى جهان پراکنده شده اند و نمى توان میان آنها هیچ ارتباطى تصور کرد، شگفت آور است که آن ادیان باورهایى مشابه یکدیگر دارند. برخى از عناصر مشترک ادیان ابتدایى به قرار زیر است:


خدا و خدایان
باید توجه داشت دینداران به خدایى بسیار والا و فوق تصور بشر عقیده دارند. آنان معتقدند علم و قدرت خدا بى نهایت است و هر گاه در متون دینى چیزى بر خلاف آن یافت شود، براى تاءویل آن تلاش مى کنند.
از قرآن مجید به روشنى مى فهمیم که مشرکان نیز پیوسته به چنین خدایى معتقد بوده اند. به ادعاى برخى مشرکان ، خدا از بس بزرگ و پاک و منزه است ، با جهان مادى ارتباطى ندارد؛ از این رو، باید براى حاجت خواستن به شرکاى او مراجعه کنیم. آنان این موجودات را کارگزاران امور جهان مى دانستند و رجوع به آنها را عظیم الشاءن به مردم مى گفتند این شریکان از جانب خداى متعال تعیین نشده اند و به همین دلیل ، هیچ قدرتى ندارند و نباید به آنها متوسل شد.


تاریخ نشان مى دهد که شرک به خداى متعال سابقه اى دیرینه دارد و بشریت پیوسته به آن مبتلا بوده است . در عصر حاضر نیز تقریبا نیمى از جمعیت جهان در قالب هندوئیسم ، بودیسم ، شینتو و ادیان ابتدایى بت مى پرستند (واژه "بت " در زبان فارسى نیز از نام "بودا" گرفته شده است ). جامعه شناسان دوران شرک را مقدم بر دوران توحید معرفى مى کنند، ولى پیروان ادیان توحیدى با این فرضیه به شدت مخالفند و شرک را انحراف از توحید مى دانند.
به زعم برخى ادیان ، خدایان در تاریخ براى انسان جلوه گر شده اند و بتان نمادى از آنها هستند. این سنخ ادیان به فرستادگان الهى یعنى انبیا (ع ) عقیده ندارند.


نیاکان پرستى
ترس از مرگ خرافاتى را در جوامع ابتدایى پدید آورد و آن اقوام درباره ارتباط مردگان با زندگان عقایدى داشتند. برخى از مردم باستان از بازگشت اموات مى ترسیدند و مردگان را کاملا با طناب مى بستند و گورها را محکم مى کردند تا از بازگشت آنان جلوگیرى کنند. این عقاید کم کم به نیاکان پرستى تبدیل شد که در دورانهاى مختلف در سراسر جهان وجود داشته است و اکنون مظاهر آن در سرزمینهایى مانند ژاپن به چشم مى خورد. بتان در مواردى مجسمه نیاکان بوده اند.




 جادو در ادیان با آنچه در تصور ماست تفاوت دارد. در آن ادیان جادو عبارت است از مراسمى براى دلجویى و مددخواهى از نیروهاى طبیعت. در این مراسم ، جادوگر فعالیت مى کند و رهبرى مراسم را بر عهده مى گیرد. از آنجا که در جوامع ابتدایى علم و سواد مطرح نیست ، این افراد نیز چیزى بیش از سایرین نمى دانند و تنها اعتقاد همگان به وجود نیروهایى در این اشخاص آنان را از سایرین ممتاز کرده است .



میان اقوام سراسر جهان قربانى براى معبود انواعى داشت و از ریختن جرعه اى آب یا شراب تا اهداى گیاهان و محصولات ، ذبح حیوانات و کودکان و بزرگسالان ، همچنین به آتش افکندن کودکان را شامل مى شد. آنان برخى اوقات براى آنکه جمعیت کاهش نیابد، براى تهیه قربانى به سرزمینهاى دیگر یورش مى بردند و افرادى را اسیر و سپس ‍ در راه خدایان خود قربانى مى کردند. قربانى عفت ، یعنى فحشا دادن به احترام بتان (Hierodouleia) نیز نزد اقوام مختلف رواج داشت .

در دورانهاى بعد قربانى انسان منسوخ شد و اندک اندک قربانى به حیوانات منحصر گردید، ولى نمونه هایى از آن تا دورانهاى نزدیک به ما وجود داشته است . اکنون که قوانین کشورها چنین چیزى را اجازه نمى دهد، گاهى در گزارشهاى خبرى مى بینیم که در برخى روستاهاى هندوستان و مناطق دیگر یک بت پرست به دور از چشم پلیس ، فرزند خود را در پاى بتى قربانى کرده یا تصمیم داشته قربانى کند، ولى دیگران از این کار جلوگیرى کرده اند. البته مرتکبین این جرم در عصر ما دستگیر و مجازات مى شوند، ولى در گذشته هاى دور از آنان تقدیر مى شده است .

  بزرگ ترین دین‌ها یا سیستم‌های اعتقادی بر اساس شمار پیروان

این فهرست هم شامل ادیان سازمان یافته (که کدهای اعتقادی چند بخشی و سلسله مراتب دینی دارند) و هم شامل ادیان غیر رسمی (مانند ادیان محلی چین) است. برای کامل کردن این فهرست، یک رسته به غیر مذهبی‌ها اختصاص یافته‌است، هر چند عقاید آنها معمولاً به عنوان دین در نظر گرفته نمی‌شود.
مسیحیت: ۲٫۱ میلیارد (شروع : حدود ۲۷ بعد از میلاد) «همچنین برای اعداد زیر به فهرست فرقه‌های مسیحی بر اساس تعداد اعضا و فهرست فرقه‌های مسیحی و صفحه منبع مسیحیتbranches.html مراجعه کنید»:
کاتولیک رم: ۱.۰۵ میلیارد تن
ارتدکس/مسیحی شرقی: ۲۴۰ میلیون تن
فرقه‌های بومی آفریقایی: ۲۴۰ میلیون تن
پیراسته / پرسبیتریان / همایشی /
متحد: ۷۵ میلیون تن
آنگلکان / اسقفی: ۷۳ میلیون تن
بپتیست: ۷۰ میلیون تن
متدیست: ۷۰ میلیون تن
لوتری: ۶۴ میلیون تن
مقدس‌های روز آخر: ۱۲.۵ میلیون تن
ادونتیستها: ۱۲ میلیون تن
کلیسای پاپ/ حواریونی / حواریونی جدید: ۱۰ میلیون تن
شهود یهود: ۶/۶ میلیون تن
جنبش بازگردانی استون-کمپبل: ۵.۴ میلیون تن
تفکر جدید (وحدانیت، علم مسیحی و غیره): ۱.۵ میلیون تن
برترن (شامل پلیمث): ۱.۵ میلیون تن
منونایت: ۱.۲۵ میلیون تن
دوستان/کوئکرها : ۳۰۰٫۰۰۰ تن

اسلام: ۱.۳ میلیارد تن (شروع: حدود ۶۲۲ میلادی) سنی:۹۴۰ میلیون تن
شیعه: ۱۲۰ میلیون تن
احمدیه: ۱۰ میلیون تن
دروز: ۴۵۰٫۰۰۰ تن

سکولار / غیر مذهبی کافر ملحد ضد خدا / ضد مذهب: ۱/۱ میلیارد تن این رسته طیف گسترده‌ای از عقاید را در بر می‌گیرد و به یک دین خاص مربوط نیست. این رسته همچنین شامل اومانیسم دئیسم،پنتئیسم، تفکر آزاد و جوخ (Juche) می‌باشد. برای اطلاعات بیشتر به مبحث این رسته در Adherents.com مراجعه کنید.

هندوئیسم : ۹۰۰ میلیون تن (شروع: تقریباً ۱۵۰۰ پیش از میلاد تا سده ۱۵ قبل از میلاد؛ اما برخی از جنبه‌های آن به ۲۶۰۰ قبل از میلادیا سده ۲۶ قبل از میلاد بر می‌گردد) وایشناویسم (ویشنو): ۵۸۰ میلیون تن
شایویسم (شیوا): ۲۲۰ میلیون تن
نئوهندوها و هندوهای اصلاحگرا: ۲۲ میلیون تن
ویراشایواها/ لینگاوات‌ها: ۱۰ میلیون تن

دین عامه چین: ۳۹۴ میلیون تن این دین یک دین سازمان‌یافته واحد نیست و عناصری از دین تائو، کنفوسیوس، بودایی گرایی و آیین‌های مذهبی که در کتاب‌های مقدس نیامده‌اند را در خود دارد. (به آن “ دین سنتی چین” نیز می‌گویند).

بودایی گرایی: ۳۷۶ میلیون تن (شروع: سده ۶ قبل از میلاد) ماهایانا: ۱۸۵ میلیون تن
تراوادا: ۱۲۴ میلیون تن
واجریانا/ تبت: ۲۰ میلیون تن

بومی‌های باستانی: ۳۰۰ میلیون تن آفریقایی سنتی و دیاسپوریک ۱۰۰ میلیون تن این دین سازمان یافته و واحد نیست و شامل طیف گسترده‌ای از ادیان قبیله‌ای سنتی آسیا مانند شمنیسم و الحادی است.


* این دین سازمان یافته و واحد نیست و شامل چندین عقیده سنتی آفریقایی مانند یوروبا، او (وودون) و باکونگو است. این سه سنت مذهبی (به ویژه یوروبا) بر روی عقاید دیاسپوریک آمریکا مانند کاندومبل، سنتریا و وودو تأثیرگذار بوده‌اند. پایتخت مذهبی دین یوروبا در ایل ایف قرار دارد.
سیک‌گرایی: ۲۳ میلیون تن (شروع: سده ۱۵ میلادی)
اسپریتیسم (روح‌گرایی): ۱۵ میلیون تن (شروع: اواسط سده ۱۹ میلادی) این دین سازمان یافته و واحد نیست و شامل عقاید مختلفی مانند گونه‌هایی از امباندا می‌باشد.

یهودیت : ۱۴ میلیون تن (شروع: سده ۱۳ قبل از میلاد)دین بهایی: ۷ میلیون تن (شروع : سده ۱۹ میلادی) محافظه‌کار : ۴.۵ میلیون تن
غیر وابسته و سکولار: ۵/۴ میلیون تن
اصلاحگرا: ۳.۷۵ میلیون تن
ارتدکس : ۲ میلیون تن
بازسازی گرا:۱۵۰٫۰۰۰تن


جائین گرایی : ۴.۲ میلیون تن (شروع: سده ۶ قبل از میلاد)شینتو: ۴ میلیون تن (شروع: ۳۰۰ قبل از میلاد) اسوتامبارا : ۴ میلیون تن
استاناکواسی: ۷۵۰٫۰۰۰ تن
دیگامبارا : ۱۵۵٫۰۰۰تن


*این عدد نشان دهنده پیروان عملی آیین شینتو است؛ اگر اشخاصی را که به دلیل طبقه‌بندی نژادی یا تاریخی شینتو محسوب می‌شوند در نظر بگیریم، این عدد به حدود ۱۰۰ میلیون می‌رسد. # کائودای: ۴ میلیون تن (شروع : ۱۹۲۶ میلادی)
دین زرتشت : ۲.۶ میلیون تن (شروع : حدود سده ۶ قبل از میلاد)تنریکیو: ۲ میلیون تن (شروع : ۱۸۳۸ میلادی) پارسی‌ها : ۱۱۰٫۰۰۰ تن
گبرها: ۲۰٫۰۰۰ تن
فالون گنگ : ۲.۱ میلیون تن* (شروع: ۱۹۹۲ میلادی)
adherent و ناظران خارجی لزوماً آن را یک دین نمی‌دانند. هیچ عضویت یا فهرستی وجودندارد، بنابراین تأیید شمار واقعی پیروان آن غیر ممکن است.


نوالحادی: ۱ میلیون تن (شروع: سده بیستم میلادی)
* اصطلاح کلی برای ویکا، آساترو، نئو- درویدیسم و بسیاری از ادیان بازسازی‌گرا
جهانی‌گرایی وحدت گرا: ۸۰۰٫۰۰۰ تن (شروع: ۱۹۶۱ میلادی)
راستافاری: ۶۰۰٫۰۰۰ تن (شروع: اوایل دهه ۱۹۳۰)
دانش‌شناسی : ۵۰۰٫۰۰۰ تن (شروع: ۱۹۵۲ میلادی)

* تخمین آمار فالون گنگ بر اساس آمار جمهوری خلق چین در سال ۱۹۹۹؛ رهبری فالون گنگ در سال ۲۰۰۴ این آمار را ۱۰۰ میلیون تن اعلام کرده‌است.

** برخلاف سایت adherents.com این لیست دین جوخ (Juche) را در رسته سکولار/غیرمذهبی قرار می‌دهد، چرا که این تفکر با اغلب تعاریف دین مطابقت ندارد و پیروانش آن را سکولار می‌دانند.

گروه های اصلی دینی در جهان




ادیان ابتدایی
1- تابو
2- توتم
3- فتیش
4- آنی میزم



تابو :واژه ای اسپانیولی است به معنی شی مشخص
برخی اشخاص یا اشیا در این آیین دارای نیروی فوق العاده هستند ( مردگان ، رئسای قبایل و جادوگران ) به گونه ایی که تماس با آنها خطرات زیادی دارد . ( مرگ – جنون بیماری )


تابو (Taboo) عبارت است از محرمات قبیله ، مانند مقررات ازدواج و تغذیه .

ممکن است قبیله اى ازدواج درون قبیله را مجاز بداند و قبیله دیگر آن را حرام بشمارد. افراد این قبیله باید براى همسریابى به سراغ قبایل دیگر بروند. واژه ((تابو)) از زبان قومى ابتدایى در مجمع الجزایر پولینزى آمده است .



تابو دو حالت داشته : تابوی اشخاص و اشیای پاک

و تابوی اشخاص و اشیای نا پاک خواندن دعا سوزاندن برخی چیطها و روزه گرفتن در این آیین وجود داشته است .





توتم :
شی محترم و مقدس


 در ادیان ابتدایى توتم (Totem) قبیله عبارت است از نشانى که از قبیله حمایت مى کند. آن نشان ممکن است یک گونه حیوان ، نبات یا جماد باشد. حیوانات گوناگونى میان اقوام مختلف احترام دارند و احیانا تصویر آنها را روى پرچم کشورها مى بینیم .


با مراجعه به تاریخ ملتها و مشاهده پرستش شیر در آفریقا، ببر در هندوستان ، عقاب و خرس و سگ آبى در آمریکاى شمالى ، گاو نر در یونان و مصر، گاو ماده در هندوستان و آفریقا و اسکاندیناوى ، گاومیش ‍ در جنوب هندوستان و کانگورو در استرالیا، دکل کنار چادر سرخ پوستان – فیل برای تایلند, آفتاب برای ژاپن – عقاب برای آلمان و ….

در مى یابیم که حیوانات مذکور توتم آن اقوام بوده اند. هنوز هم مقدس شمردن کبوتر و مار نزد بسیارى از ملتها ادامه دارد. واژه ((توتم )) از زبان سرخ پوستان آمریکا آمده است .




فتیش

فتیش: به پرتقالی سحر و فسون است


 فتیش (Fetish) واژه اى پرتغالى به معناى جادو است . ایمان به فتیش ، یعنى احترام به یک شى ء مادى که نیرویى جادویى در آن نهفته است ، در اقوام ابتدایى یافت مى شود. این شى ء معمولا از سنگها و مواد معدنى است ، که به عقیده آن اقوام همراه داشتن آن خوشبختى مى آورد.

تعبد اشیای خاص و توقع آثار فوق العاده از آن ها . مثلا شاخ گوزن . ساخته های سنگی . این آیین ریشه بت پرستی است .
جواهر سازی جزو فتیشیسم است .



آنی میزم :
به معنای روح داشتن است . animal از این آیین گرفته شده . پرستش ارواح اصل این ایین است .
اولین کسی که از این واژه استفاده کرد تالس است .


 آیین باستانى بسیارى از اقوام گذشته جان پرستى (Animism) بوده است . بر اساس این آیین همه مظاهر طبیعت روح دارند و براى بهره بردارى از آنها باید به نیایش و سپاس و ستایش آنها پرداخت .

پرستش ‍ زمین ، آسمان و اجرام سماوى ، آتش ، رعد، برق ، ابر، دریا، رودخانه ، طوفان ، جنگل ، گیاهان و حیوانات ، بویژه گاو ماده ، مار کبرا، همچنین پرستش توتم قبیله و روح نیاکان و بزرگان ، همراه با دلجویى از موجودات خطرناک ، مانند شیطان و جن (از ما بهتران !)، میان اقوام باستانى رواج داشته است (گرایش به عبادت جن و پناه بردن برخى افراد نادان به آنها مورد نکوهش قرآن مجید قرار گرفته است : انعام : 100، سباء: 41، جن : 6).


جان پرستان طبیعت را داراى شعور و انسانوار مى دانند و به گونه اى با آن راز و نیاز مى کنند و براى آن قربانى تقدیم مى دارند، گویا طبیعت تحت تاءثیر این امور قرار مى گیرد. بقایاى این گرایش در برخى ادیان بخصوص ‍ آیین هندو تا این زمان مشاهده مى شود. برخى از بتان نماد قواى طبیعت هستند.


روح پرستی ارقام خاصی داشته . احترام به مردگان . ترس از بازگشت مردگان . دوستی و دشمنی ارواح و انتقام گرفتن ارواح اعتقادات این آیین را در بر گرفته بوده است . حملت در داستان شکسپیر یا هلن و اعتقاد به وجود بهشت “پردیس” از این آیین ریشه گرفته اند . تقدیم هدایا به مردگان جزو این آیین بوده است.


انواع آنی میزم :
سنگ پرستی
گیاه پرستی
حیوان پرستی
درخت کریسمس – سبزه ایران باستان از این آیی ریشه گرفته اند .
هردوت : در مصر بوباستیز ( گربه ) را می پرستیدند . روزی آتش سوری رخ داد مردم گربه ها را نجات دادند ولی کودکان در آتش سوختند .
اعتقاد به تناسخ در این آیین وجود داشته . مثلا فیثاغورث روزی از جایی رد میشد مردمی را می بیند که سگی را آزار می دهند . می گوید چه می کنید . من صدای برادر خویش را از صدای این سگ می شنوم .





ادیان باستان :
هندوئیسم – بودیسم – شینتو – تائو – جینیزم – یوگا – کنفسیوس و …

انسانی بودن و عقلانی بودن جزو خصوصیات این ادیان است .




هندوستان

حدود 3500 سال پیش قومى که خود را آریا (Arya) یعنى نجیب و شریف مى خواندند، از آسیاى مرکزى به اطراف رود سند (در جنوب پاکستان کنونى ) مهاجرت کردند و با پیشروى به سوى مشرق ، سرزمینى را که بعدا هندوستان نامیده شد، در معرض تاخت و تاز خود قرار دادند. در همان روزگار دسته اى دیگر از قوم آریا به سرزمینى مهاجرت کردند که پس از آن ایران نام گرفت . دسته هاى دیگرى از قوم آریا در اروپا منتشر شدند.


اگر چه درباره زبان اصلى اقوام آریایى چیزى نمى دانیم ، اما زبانهاى پس ‍ از مهاجرت آنان که زبانهاى هند و اروپایى نامیده مى شود، با یکدیگر قرابت دارند. زبان قوم آریایى هندوستان سانسکریت (skrita-Sam) یعنى خوش ترکیب خوانده مى شود که با زبان اوستایى همچنین پارسى باستان و زبانهاى اروپایى خویشاوندى دارد و این قرابت کمک زیادى به دانش ‍ زبان شناسى کرده است .

مثلا حرف ((ه -)) در برخى از واژه هاى پارسى در برابر حرف ((س )) در سانسکریت قرار دارد: مانند واژه ((هند)) در برابر ((سند)) (Sindhu) و مانند ((هومه ))، گیاه مقدس زرتشتیان که معادل ((سوما)) (Soma)، گیاه مقدس هندوان است .




هندوئیسم :


 آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد که به برهما، خداى هندوان اشاره مى کرد. هندوئیسم شکل تکامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است .


هندوئیسم به معنای دعاست در زبان سانسکریت به معنای ترکیبی موزون و آهنگین است . برهمن به معنی دعاگو است .

پایه گذار این دین مشخص نیست تکامل یافته آیین آنی میزم است .

15000 خدا در این دین وجود دارد .


همه ی آنها مظهر براهما خدای برتر هستند . براهما اداره جهان را به دو خدای پایین تر از خود سپرده است .
visnu خدای خوبی و shiva خدای بدی
خدای بدی در 10 مرحله وارد هستی می شود که اکنون در مرحله نهم خود budhi قرار دارد مرحله دهم یا kalki مرحله موعود است که خدای خوبی سوار بر اسبی سفید وارد خواهد شد و جهان را نجات خواهد داد .

اصول دین هندو: تلاوت دعا – عبادت دائمی – ریاضت شاق – قربانی کردن برای براهما – روزه داری – احسان – تربیت فرزندان

محرمات این دین : دزدی – دروغ – قتل – زنا – جهل – ظلم – یاوه گویی و بداندیشی

آیین روزانه هندوها puja : هندو 5 بار باید در شبانه روز عبادت کند . ولی هر روز باید دو بار به معبد برود .
دعای هندوها vedas است که تماما سرود است .
اسم اعظم خدا در این دین OM است که به جز کاهن بزرگ کسی نباید بر زبان بیاورد وگرنه به سختی مجازات می شود .


اعتقاد هندوها:
MAYA : این جهان توهم و خیالی بیش نیست و نهایتا نابود خواهد شد و تنها براهما باقی خواهد ماند .
SHARMA یا KARMA : بر اساس آن انسان ها در تولدهای مکرر گرفتار هستند و تنها کسانی نجات می یابند که به نیروانا ( آرامش ) برسند .
آیین هندو خود محور نیست .


در دین هندو  از اعتقاد و احترام به کتابهاى باستانى و سنتهاى دینى برهمنان و پرستش خدایانى که به ظهور آنها در دوره هاى قدیم عقیده دارند. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعى در معاشرت و ازدواج ، همچنین احترام به موجودات زنده ، مخصوصا گاو از اصول آن دین است .
لفظ ((ام )) (Om) به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى به شمار مى رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.




 هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها کرنش مى کنند و براى هر یک بتخانه هاى با شکوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است . اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف ، نیز بسیار جلب نظر مى کند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است . برخى از معروف ترین خدایان هندو عبارتند از:
اگنى (Agni) یعنى آتش ؛
وارونا (Varuna) یعنى آسمان ؛
ایشوار (Isvara) یعنى قادر متعال ؛
رودرا (Rurdra) یعنى وحشتناک ؛
راما (Rama) یعنى دلپذیر؛
کریشنا (Krishna) یعنى آبى پر رنگ ؛
یاما (Yama) یعنى ارابه ران معادل جم در آیین زردشت ) که خداى حاکم بر ارواح مردگان است .
اشوین (Asvin) یعنى اسب سوار عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است . هندوان معتقدند که این پزشکان آسمانى براى انسان تندرستى ، نیکبختى و دارایى به ارمغان مى آورند.
پرستندگان بت مؤ مث زشت و بد ترکیب کالى (Kali) به معناى سیاه معتقدند هدایاى ویژه این بت را باید از طریق راهزنى به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته باید توجه داشت که معمولا بتان را بسیار زیبا مى سازند تا آنجا که بت در شعر فارسى کنایه از محبوب زیبا است .




دین جین Jainsm :


 آیین هندو مانند درخت کهنسالى است که شاخه هاى نسبتا جوان خود را در سرزمینهاى بزرگى گسترده است . برخى از این شاخه ها در اوج اقتدار بر همنان و به عنوان اعتراض به سخت گیریهاى آنان پدید آمده است .از جمله شاخه هاى هندوئیسم آیین جین (Jaina) به معناى پیروز است که پنج قرن قبل از میلاد پایه گذارى شد.


به معنای فاتح و پیروز است . پایه گذار این دین مهاویرا است که هندی است . دین زنده است و دو میلیون نفر پیرو دارد . خدایی در جین وجود ندارد .

کتاب مقدس آنها آگمه به معنای فرائض است .


اصول دین :

1- ریاضت 2- پرهیز از آزار جانداران ( آهیسما )

 شگفت آورترین سنت این قوم این است که پوشیدن لباس را حرام مى دانند و معتقدند معاویرا در حال ریاضت و ترک تعلقات نفسانى ، پس ‍ از مشاهده تعلق خاطر خود به حیا، همه لباسهاى خود را بیرون آورد و تا آخر عمر برهنه به سر برد. در حدود سال 79 ق .م . میان پیروان این مذهب در مورد حدود برهنگى اختلاف و دودستگى پدید آمد: فرقه آسمان جامگاهان (amhbra - Dig) هیچ لباسى را نپذیرفتند، در حالى که فرقه سفید جامگان (Svetambara) گفتند استفاده از اندکى پارچه جایز است .

گاندى رهبر انقلاب هندوستان تحت تاءثیر این آیین لباسهاى دوخته ایام جوانى را کنار نهاد و تنها از مقدارى پارچه سفید استفاده مى کرد. ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن که در زمان حیات تاءثیر آن مذهب از طریق خودکشى به عمر خود پایان دهد. اما، همان گونه که گذشت ، وى با گلوله یک هندوى متعصب کشته شد و براى اثبات یا ابطال حدس این مورخ فرزانه فرصتى پیش نیامد.
دریوزگى و خوارى از فضائل محسوب مى شود. به عقیده آسمان جامگان زنان راهى به کمال ندارند و براى این امر باید به انتظار مرد شدن در دوره هاى بعدى تناسخ باقى بمانند.


برای مداوای حیوانات بیمارستان دارند . جزو دین های سخت است . در پستی زندگی می کنند و آن را فریضه می دانند . کندن زمین حرام است و فقط میوه درختان را می خورند . خود کشی برای نخوردن غذا فضیلت است . زنان در این دین راهی برای فضیلت و کمال ندارند و در صورت مرگ شوهر بهتر است خودکشی کنند .

اصول اخلاقی جین :
ایمان درست
شناخت درست
رفتار درست

5 اصل دارند
پرهیز از خشونت
پرهیز از دروغ
پرهیز از دزدی
پرهیز از لذت جسمانی
پرهیز از حرص و طمع





 هم اکنون حدود دو میلیون پیرو آیین جین در هندوستان وجود دارد که روزگار بر تن آنان لباس کامل پوشانده و به جاى گدایى سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادى خوبى دارند. آنان آیین خود را نوسازى کرده اند و تنها قدیسان و اندکى از ایشان در زندگى به آن روشهاى عجیب و غریب روى مى آورند.





بودائیسم


 بودا (Buddha) به معناى بیدار لقب گوتاماشاکیامونى (Gautamamuni -Sakya) بنیانگذار مکتب اصلاحى بودیسم است

به عقیده بوداییان وى که فرزند پادشاه شهر کاپیلاوستو (vastu-Kapila) در شمال هندوستان بود، در حدود سال 563 ق .م . به دنیا آمد.

 وى در 29 سالگى, شبانه از کاخ و تنعمات آن گریخت و تحت ارشاد فردى به نام آلارا (Alara) زندگى راهبان را برگزید و پس از شش سال ریاضتهاى سخت و سنگین در جنگلها سرانجام هنگامى که از وصول به حقیقت از طریق ریاضت نومید شد، ریاضت را کنار گذاشت و به تاءمل و تفکر و مراقبت معنوى روى آورد.


بودا در مدت 40 سال با مسافرتهاى فراوان ، آیین خود را در سراسر هندوستان تبلیغ کرد و بر اثر ملاقات با افراد مختلف ، به اصلاح نفوس و تربیت شاگردانى همت گماشت که برجسته ترین آنان پسر عمویش آنندا (Ananda) بود. وى سرانجام در هشتاد سالگى در حدود سال 483 ق .م . به نیزوانا پیوست .


 اندیشه هاى اصلاحى بودا در مخالفت با تعصب هاى برهمنان بود و اختلافات طبقاتى را باطل مى شمرد. تعالیم اخلاقى وى در مجموعه هایى مانند ترى پیتکا (pitaka-Tri) یعنى سه سبدگرد آمده است . این تعالیم که بر آیین هندو پایه گذارى شده است ، ترک دنیا، تهذیب نفس ، تاءمل ، مراقبه و تلاش براى رهایى از گردونه زندگى پر رنج این جهان را توصیه مى کند و براى وصول به نیروانا اهمیت زیادى قائل است و مفهوم آن را توسعه مى دهد.

آیین بودا در قرون بعدى بخش عمدمه اى از خاک هندوستان را تسخیر کرد و در کشورهاى همسایه نیز گسترش یافت . در قرون هشتم و نهم میلادى ، دو تن از دانشمندان آیین هندو را نوسازى کردند و بر اثر آن ، آیین بودا اندک اندک از هندوستان برچیده و آیین هندو جانشین آن شد، اما اشکال گوناگون آن در خاور دور و مناطق دیگر گسترش یافت .

 

اصول آیین بودا ( کلید هشت گانه بودا )

1- گفتار درست
2- ایمان درست
3- کردار درست
4- کوشش درست
5- تمرکز درست
6- اندیشه درست
7- اراده درست
8- کسب و کار درست


 آیین بودا سه فرقه دارد:
1. مهایانا (yana-Maha) یعنى چرخ بزرگ ، آیین شمالى که در چین رواج دارد. این شعبه اى آیین بودا با طیفهایى از اعتقادات و سنن کنفوسیوس و لائوتسه در چین و شینتو در ژاپن در آمیخته است .

2. هینایانا (yana-Hina) یعنى چرخ کوچک ، آیین جنوبى که در سرى لانکا (سیلان ) و کشورهاى جنوب شرق آسیا مشاهده مى شود.

3. وجریانا (yana-Vajra) یعنى چرخ الماس . این فرقه در تبت وجود دارد و آیین بودا را با سحر و کهانت و توتم پرستى در آمیخته و تشکیلاتى نیرومند براى خود پدید آورده است .



راه هشتگانه هشت قانون بزرگ زندگى را مى آموزد:
1. پرهیز از آزار جانداران ؛
2. پرهیز از دزدى ؛
3. پرهیز از بى عفتى ؛
4. پرهیز از دروغ ؛
5. پرهیز از مستى ؛
6. پرهیز از بدگویى ؛
7. پرهیز از خودخواهى ؛
8. پرهیز از نادانى ؛
9. پرهیز از دشمنى .

دین بودا هیچ خدایی ندارد . و از خدا هیچ صحبتی به میان نمیاد وقتی خدایی نیست پس مراسمی هم ندارند . فقط مراسم تذکر و یاد آور و تامل است و یادبود مردگان .

هرماه بودای ها در معابد خود ( استوپا ) جمع می شوند و دعا می کنند و به مجسمه استاد احترام میگذارند .


قاعده ی اصلی مراقبه در آیین بودا انست که شخص سالک به حالت چهار زانو و مربع بنشیند . چشم ها را بسته و در اعماق قلب خود تلاش کند محبت همه ی هستی را داشته باشد . بر خلاف آیین های دیگر طبقات دینی در آیین بودا وجود ندارد . و شخص می تواند دین دیگری هم داشته باشد . فرقه های زیادی دارد . 300 فرقه دارد . 3 فرقه معروف آن ماهایانا – هینامایانا – وجریانا هستند بیشتر در تبت و مغولستان هستند . رهبر دینی را لاما می گویند . جودو – شین گن – گندا و آئوم فرقه های معروف دیگر هستند .
کتاب مقدس بودائیان تری پیتاکا ( سه سبد حکمت ) نامیده می شود . سه بخش دارد:
آداب – آموزش _ تعالی





 آیین سیک


انشعابات تازه ترى نیز در آیین هندو وجود دارد که آیین سیک (Sikh) یعنى شاگرد، معروفترین آنها است . برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان در دورانهاى گوناگون مذاهب التقاطى چندى را پدید آورده است . یکى از عرفاى بزرگ مسلمان به نام کبیر (1440-1518) توحید اسلامى را با برخى عقاید هندویى در آمیخت و مریدان بى شمارى گردآورد.

یکى از شاگردان وى نانک (Nanak) بود که پایه گذار بود که پایه گذار آیین سیک و نخستین گورو (Guru) یعنى معلم است . پس از وى نه گوروى دیگر، یکى پس از دیگرى ، آمده اند. این فرقه اندک اندک قوت گرفت و به گروهى سیاسى مذهبى تبدیل شد.



 نانک خداى یکتاى جهان را حق نامید. وى مى گفت خدا به هر نامى که خوانده شود فقط او قادر متعال و حق است . سعادت و وصول به نیروانا همان استغراق در ذکر حق است .


پنجمین رهبر سیکان که گورو ارجن خوانده مى شود، معبدى از طلا در شهر امریتسار هندوستان بنا کرد و کتابى به نام گرانت صاحب (GranthSahib ) نوشت که مهمترین کتاب مقدس آیین سیک است .




چین و ژاپن
1- کنفوسیانیسم


 کنفوسیوس (Confucius) حکیم و سیاستمدار چینى آیین تازه اى براى مردم چین آورد که با وجود مقبولیت عامه ، پس از چندى از رونق افتاد و جاى خود را به آیین بودا داد.


در حدود سال 551 ق .م . در ایالت لو (Lu) در چین ، در خاندان کونگ (Kung) فرمانرواى تسو (Tsow) کودکى به دنیا آمد که او را چیو (Chiu) نامیدند. وى در سه سالگى پدر خود را از دست داد و این در حالى بود که آن فرمانروا هیچ میراثى براى زن و یگانه فرزند خود باقى نگذاشته بود. کودک نزد مادر رشد کرد و آموزگارانش هوش او را مى ستودند و آینده درخشانى را براى او پیش بینى مى کردند.



کنفوسیوس زندگى پر ماجرایى داشت و علاوه بر تعلیم شاگردان ، به کارهاى حکومتى نیز مى پرداخت و در پنجاه سالگى به وزارت دست یافت و مقام او در زمانى کوتاه بالا رفت و وزیر اعظم شد. توانایى وى در مدیریت کشور حسادت رقیبان را برانگیخت . از این رو، پس از چندى از مناصب حکومتى کناره گیرى کرد و تنها به تربیت شاگردان پرداخت .
سرانجام هنگامى که به سال 479 ق .م . مرگ به سراغ وى آمد، از عدم موفقیت کامل خویش اندوهگین بود، ولى شاگردان و یارانى از خود باقى گذاشت که پیام او را به همه رساندند.



 کنفوسیوس در سالهاى آخر عمر خود کتابهایى نوشت که جزء ادبیات کلاسیک چین شد. کتابهاى وى عبارتند از:
1. شوچینگ (کتاب تاریخ )؛
2. شى چینگ (کتاب شعر)؛
3. لى چى (کتاب شعائر)؛
4. اى چینگ (کتاب تبدیلات )؛
5. چون چیو (سالنامه بهار و پاییز).
چهار کتاب نخست گزیده اى از سخنان پیشینیان را نیز در بردارد، ولى سراسر کتاب پنجم از خود اوست .





 تعالیم کنفوسیوس ترکیبى بود از اصول اخلاقى ، سیاست مدن و مقدارى مسائل دینى . وى معتقد بود که اجداد مردم طبق قاعده لى (Li) زندگى مى کردند و از این رو، از انواع نیکیها و برکات برخوردار بودند، ولى مردم زمان وى بر اثر رها کردن آن شیوه ، از آن امور محروم مانده اند. لى از دیدگاه کنفوسیوس معانى مختلفى داشت و براى پاکى ، ادب ، تشریفات و عبادت به کار مى رفت . وى معتقد بود با پیروى از لى هر چیزى بسامان مى آید و جامعه آرمانى تشکیل مى شود.



 وى پنج رابطه را مطرح کرد که هرگاه درست باشند، همه چیز درست مى شود:
1. مهربانى در رابطه میان پدر و پسر؛
2. لطف برادر بزرگتر به برادر کوچکتر و تواضع برادر کوچکتر در مقابل برادر بزرگتر؛
3. عدالت شوهر با زن و اطاعت زن از شوهر؛
4. علاقه مندى زبردستان به زیردستان و اطاعت زیردستان از زبردستان ؛
5. مهربانى فرمانروایان به رعایا و وفادارى رعایا به فرمانروایان .


کنفوسیوس در مورد آرمانشهر و رابطه شهریار با رعایا تعلیم مى داد که هرگاه کشور نیز مطیع قانون مى شوند. وى درباره انسان کامل نیز سخن گفت و صفات پنجگانه وى را چنین نشان داد: عزت نفس ، علو همت ، خلوص نیت ، شوق به عمل و خوش رفتارى .





شینتو
شینتو(Shinto)یعنى طریقه خدایان ، آیین باستانى ژاپن است . این آیین الهه خورشید به نام اماتراسو(Amaterasu) را نگهبان سرزمین اجدادى مى داند و خاندان سلطنتى را از نسل این خدا و تجسم وى مى شمارد.



 آیین مهایاناى بودایى در حدود سال 552 م . به ژاپن وارد شد و پس ‍ از برخورد با شینتو، سرانجام بسیارى از عناصر بودایى را به مذهب شینتو منتقل کرد. پرستش خدایان ملى و امپراطور، کرنش و قربانى براى مردگان و وطن پرستى از آداب این آیین است .




 در آیین شینتو کتابهایى یافت مى شود که آداب و سنن گذشتگان را در بر دارد. این کتابها در زمانهاى مختلف تهیه شده و یکى از آنها که در سال 806 م . نوشته شده ، داستانهاى کهن را در دفاع از طبقه روحانیون نقل مى کند.



 سرانجام ، آیین بودا در ژاپن در قرن هشتم میلادى کاملا رواج یافت و مقامات کشور آن را پذیرفتند. در آن زمان لازم شد که میان آیین بومى و قدیم شینتو از یک سو و آیین بیگانه و نورسیده بودایى از سوى دیگر تلفیقى صورت گیرد.



سرانجام در سال 1868 تحول تازه اى در حیات اجتماعى مردم ژاپن پیش آمد و با تردد مسافرانى از آمریکا به ژاپن ، در این کشور به روى جهانگردان باز شد. چندى بعد امپراطور ژاپن شینتو را دین رسمى اعلام کرد و دستور داد نشانه هاى آیین بودا را از آن آیین بزدایند.



مهرپرستى

به عقیده مهرپرستان ، خداى مهر روزى به صورت انسانى در یک غار ظهور کرد و شبانانى که در آن مکان به چرانیدن گوسفند مشغول بودند، به وى ایمان آوردند. آنگاه خداى مهر، گاو نرى را کشت و خون او را بر روى زمین افشاند. هر جا که قطره اى از خون او افتاد، سرسبز و بارور شد. وى پس از چند سال به آسمان رفت و روان او پیوسته براى کمک به بندگان خود در زمین آماده است .

از آنجا که به عقیده مهرپرستان ، خداى مهر در آغاز در غارى ظاهر شد، آنان معابد خود را در غارها مى ساختند و درون آن به پرستش مهر مى پرداختند. برخى از آن معابد متروکه اکنون در بخشهایى از اروپا یافت مى شود.


 کسانى که به دین مهرپرستى روى مى آوردند، لازم بود از هفت مرحله بگذرند و در هر مرحله به وى نامى مى دادند. مثلا در مرحله پنجم او را پارسى و در مرحله ششم آفتاب و در مرحله هفتم پدر مى نامیدند، سپس مراسم نان و عسل که یادآور مراسم نان و شراب مسیحیت است ، انجام مى شد و سرانجام وى را با خون گاو تعمید مى دادند.
گفته مى شود بسیارى از اعتقادات و آیینهاى مسیحیت از مهرپرستى گرفته شده است .




 دین زردشت


هنگامى که چند قرن بر ورود آریاییان به ایران گذشت این قوم اندک اندک به شهر نشینى روى آوردند و این مساله در جهان بینى ایشان تاثیر گذاشت .
در آن روزگار انسان اصلاح گرى بر خاست و آریاییان را که خواستار ترک خرافات قدیم بودند، به آیین تازه اى دعوت کرد و آیین مغان را برانداخت . این پیامبر مصلح که خود را فرستاده خداى خوبى و روشنایى معرفى مى کرد، زردشت نام داشت . وى مدعى بود آیین خود را از آهورمزدا دریافت کرده تا جهان را از تیرگیها پاک کند و آن را به سوى نیکى و روشنایى رهنمون شود.


زردشتیان به نامهایى چون گبر و مجوسى و پارسى خوانده مى شوند. کلمه ((گبر)) در زبان سریانى به معناى کافر از از جانب دیگران به آنان اطلاق گردیده و واژه ((المجوس )) در دستور زبان عربى ، اسم جنس ‍ جمعى و مفرد آن مجوسى است . ((المجوس )) در قرآن کریم (حج :17) در کنار پیروان ادیان دیگر یافت مى شود. اکثر علماى اسلام زردشتیان را اهل کتاب دانسته اند. احادیثى نیز در این باب موجود است . آیین زردشت حدود یک قرن قبل از میلاد تحول یافت و آن صورت تحول یافته را آیین مزدیسنى مى نامند. مزدیسنا در لغت به معناى ستایش مزداست .



نام پدرش پوروشسب یعنى دارنده اسب پیر، نام مادرش دغدو یعنى دوشنده گاو ماده و نام خاندان وى سپیتمه یعنى سپید نژاد بود.
طبرى مورخ مشهور اسلام و پیروان او زردشت را از فلسطین مى دانند و مى گویند وى از آنجا به ایران آمده است ، اما قول صحیح و معروف آن است که وى ایرانى و اهل آذربایجان بوده است و محل برانگیختگى او را کوهى نزدیک دریاچه ارومیه مى دانند.




 بر اساس نظریه مشهور، زرتشت در سال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگى ) به پیامبرى مبعوث شد. وى در سال 583 ق .م . در سنن 77 سالگى در آتشکده اى در بلخ (افغانستان ) توسط لشکر قومى مهاجم به شهادت رسید.



در آیین زردشت سه اصل عملى گفتار نیک ، پندار نیک ، کردار نیک وجود دارد که مانند آن را در ادیان مختلف مى یابیم .


احترام به آتش به عنوان یکى از مظاهر خداى روشنایى و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمى خاص در اطراف آن در معابدى به نام آتشکده مشخصترین ویژگى این آیین است . همچنین آبادانى ، کشاورزى دامدارى و شهرنشینى مورد ستایش قرار گرفته است . احترام به حیوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنین خوشرفتارى با مردم نیز جایگاهى به حیوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنین خوشرفتارى با مردم نیز جایگاهى ویژه دارد. برخى از آداب و رسوم سرزمین ما از قبیل مراسم چهارشنبه سورى و سوگند خوردن به روشنایى چراغ و چیزهاى دیگر با تعالیم زردشتى ارتباط دارد.




کتاب آسمانى زردشتیان اوستا نام دارد که به معناى اساس و بنیان و متن است . این کتاب به خط و زبان اوستایى نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوى و سانسکریت همریشه است .




اوستا 5 بخش دارد:
1. یسنا (یعنى جشن و پرستش )؛ قسمتى از این بخش گاتها نامیده مى شود (به معناى سرود). این بخش که مشتمل بر ادعیه و معارف دینى و معروفترین قسمت اوستاست ، به خود زردشت نسبت داده مى شود، در حالى که سایر قسمتهاى اوستا را به پیشوایان دین زردشت نسبت مى دهند؛
2. ویسپرد (یعنى همه سروران ) مشتمل بر نیایش ؛
3.وندیداد (یعنى قانون ضد دیو) درباره حلال و حرام و نجس و پاک ؛
4. یشتها (یعنى نیایش سرود و تسبیح )؛
5. خرده اوستا (یعنى اوستاى کوچک ) درباره اعیاد و مراسم مذهبى و تعیین سرودهاى آنها زردشتیان ، علاوه بر اوستا، تفسیرى به نام زنداوستا و کتب مقدس دیگرى به زبان پهلوى دارند.




 کسى نمى داند گرایش زردشتیان به خدایان دو گانه (خداى نیکى و خداى بدى یا خداى روشنایى و خداى تاریکى ) در چه عصرى آغاز شده است . در قسمت گاتها (از یسناى اوستا) که به خود زردشت نسبت داده مى شود، اهریمن در برابر خرد مقدس صف آرایى مى کند و نه در برابر آهورمزدا که خداى واحد و فوق پروردگاران روشنایى و تاریکى است .



انتظار ظهور سه منجى از نسل زردشت مطرح است . این منجیان یکى پس از دیگرى جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
1. هوشیدر، 1000 سال پیش زردشت ؛
2. هوشیدرماه ، 2000 سال پس از زردشت ؛
3. سوشیانس (یا سوشیانت )، 3000 سال پس از زردشت که با ظهور او جهان پایان مى یابد.




مانویت
مانویت در فاصله میان ظهور مسیحیت و اسلام پدید آمد و در مدت کوتاهى فراگیر شد و پیروانى پرشور و با اخلاق گرد آورد. این ترکیبى است از اعتقادات صابیان ، بوداییان ، زردشتیان و مسیحیان.




 منابع مانوى
بسیارى از منابع مانوى قرنها پس از ظهور اسلام وجود داشته و مطالبى از آنها در کتب تاریخى قدیم نقل شده است . این کتابها اندک اندک از میان رفت تا اینکه اخیرا مقدار زیادى از آثار مانوى در شهر تورفان در ترکستان چین از خاک بیرون آمد و بر اطلاعات ما در باب مانویت افزود.
یکى از نوآوریهاى مانى این بود که با در نظر گرفتن بیسوادى عموم مردم ، از نقاشى استفاده مى کرد و علاوه بر نوشتن مطالب دینى ، آنها را نقاشى مى کرد و مجموعه اى به نام ارژنگ پدید آورده بود که بقایاى آن اخیرا کشف شد. برخى از کتابهاى دیگر او و پیروانش نیز مصور بودند.

شش ‍ کتاب زیر قطعا توسط مانى نوشته شده است :
1. شاپورگان که به زبان پهلوى بوده و قطعاتى از آن در تورفان کشف شده است ؛
2. انگلیون (انجیل ) این کتاب مصور بوده و احتمالا ارژنگ همان است ؛
3. گنجیه زندگان شامل احکام ؛
4. پراگماتیا (کتاب جامع )؛
5. کتاب رازها؛
6. کتبا دیوها؛




مانویان ، تحت تاءثیر آیین زردشت ، سه اصل اخلاقى را رعایت مى کردند و آن ها را سه مهر مى نامیدند؛
1. مهر دهان (پرهیز از گفتار زشت )؛
2. مهر دست (پرهیز از کردار زشت )؛
3. مهر دل (پرهیز از پندار زشت ).
پیروان مانى گیاهخوار بودند و طبقات اول تا چهارم حق ازدواج و مال اندوزى نداشتند. مانویان نماز و روزه داشتند و معبد خود را خانگاه مى نامیدند که همان خانقاه صوفیان دوران اسلام است.




تتتتتت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.